پرسپوليس به تفكرات دايى باخت نه «مس»

پرسپوليس به تفكرات دايى باخت نه «مس»

تعويض «باقرى» به جاى «آرفى» با هيچ منطقى همخوانى نداشت

در اينكه على دايى يكى از بهترين بازيكنان فوتبال ايران در دوران خود بوده است. جاى هيچ شكى نيست، اما بازيكن خوب بودن، به معناى مربى خوب بودن هم نيست.

مدتهاست كه اين انتقاد به على دايى وارد است، كه او قدرت تيمش را بخوبى نمى شناسد و در بسيارى از مراحل احساسى عمل مى كند و براى ادعاى خود هم نمونه هاى بسيارى را رديف مى كنند.

على دايى در بيشتر بازى هايى كه تيمش با مشكل مواجه شده است، نتوانسته كه تيمش را از نقطه خطر دور سازد.

دايى بيش از اندازه به ۱۱ بازيكن تركيب اوليه خود وابسته شده است، به طورى كه اگر مشكلى براى يكى از بازيكنان اصلى او در ميدان بوجود بيايد، پرسپوليس دايى با مشكل مواجه مى شود.

سرمربى پرسپوليسى ها در تصميم گيرى هايش نيم نگاهى هم به سكوها دارد و در بسيارى از مواقع براى آنها تعويض مى كند.

دايى در روزهايى كه اشپيتيم آرفى در اوج آمادگى به سر مى برد، او را بر روى نيمكت ذخيره ها نشاند، تا اين بازيكن در حسرت بازى بسوزد و بسازد، اما همين كه اين بازيكن از سر ناچارى، به تركيب پرسپوليس راه يافت نشان داد كه على دايى ۱۳ هفته در خصوص عدم استفاده از او در تركيب تيمش مرتكب اشتباه شده است.

پرسپوليس در بازى با مس كرمان هم خيلى زود دروازه اش باز شد، زودتر از آنكه پرسپوليس بخواهد خودش را در ميدان پيدا كند.

پرسپوليس در بازى با مس و بعد از گل چهره قابل قبولى را از خود به نمايش گذاشت و در بيشتر اوقات بازى بر حريف خود احاطه داشت. در بازى دو تيم مس و پرسپوليس «آرفى» تا زمانى كه در زمين بود با دوندگى بسيار خود نقش بزرگى در نفوذى بازى كردن اين تيم داشت.

آرفى با دوندگى بى امان خود در دفاع مس باعث ايجاد بى نظمى شده بود ضمن اينكه به نوعى كار منظم خط ميانى اين تيم را با مشكل مواجه كرده بود و اين همان چيزى بود كه مدتها در پرسپوليس ديده نمى شد.

اما على دايى در دقيقه ۷۰ بازى همان كارى را كرد كه صمد مرفاوى مى خواست.

او در فاصله ۲۰ دقيقه به پايان بازى در حقيقت با بيرون كشيدن آرفى و آوردن كريم باقرى تيمش را خلع سلاح كرد تا دفاع مس يك نفس آرام بكشد، چرا كه از زمانى كه كريم به بازى آمد نه تنها نتوانست هيچ نقشى را در زمين به عنوان يك بازيكن ايفا كند، بلكه عملا باعث شده بود تا با توجه به اخراج رضا نورمحمدى پرسپوليس در زمين ۸ نفره در مقابل مس ظاهر شود. در اينكه كريم باقرى يكى از بهترين و بااخلاق ترين بازيكنان فوتبال ايران و پرسپوليس بوده است، هيچ كس شكى ندارد، اما كريم هم بايد شرايط موجود را بپذيرد و بداند كه ديگر سن او براى فوتبال امروز زياد شده است.

كريم الان مدتهاست كه ديگر آن انگيزه و كارآيى لازم را ندارد، كه از اين بابت بيشتر از اينكه كريم آسيب ببيند، پرسپوليس دارد آسيب مى بيند.

پرسپوليسى ها عليرغم اينكه چندى پيش اعلام كردند كه درصدد برگزارى يك بازى بزرگ خداحافظى براى كريم باقرى هستند، اما اين بازيكن اين مسأله را نپذيرفت و اعلام كرد كه فعلا قصد خداحافظى ندارد و مى خواهد همچنان بازى كند و همين مسأله هم باعث شد تا على دايى در رقابت با او كم نياورد و از او هر چند به صورت يك بازيكن تعويضى استفاده كند.

پرسپوليس در بازى با مس و در شرايطى كه با يك گل از حريف خود عقب بود و نياز به بازيكنان كارآمد و سرعتى داشت عملا با تعويض هايى كه انجام داد، بازى را از سرعت انداخت تا روند بازى همان چيزى شود كه كرمانى ها مى خواستند.

آوردن حلافى، شيرى و باقرى به جاى بازيكنانى چون بادامكى، اكبرى و آرفى عملا تعويض هاى قابل دفاعى براى على دايى نبود، چرا كه اصلا قرار بر اين نبود كه پرسپوليس با توجه به اينكه يك گل از حريف خود عقب بود بازى را اداره كند.

على دايى در حاليكه به گل نياز داشت، تيمش را سنگين و دفاعى كرد، چيزى كه صمد مرفاوى انتظار آن را داشت. هر چند كه على دايى نيز در دفاع از عملكرد خود مانند چند بازى گذشته اعلام كرد كه روى نيمكت بازيكن همطرازى با بازيكنان اصلى اش ندارد و همين مساله است كه دست او را در تعويض ها خالى تر از هر زمان ديگرى كرده است.

دايى در روزهايى كه بايد مهر سكوت بر لب بزند اين فرصت را دارد كه تيمش را بيشتر بشناسد و براى هر چه بهتر شدن آن تمهيدات لازم را بينديشد.