پروين: با پيشكسوتهاى ورزش و هنر مثل دستمال كاغذى رفتار مى كنند!

•يعنى چه كه احترام كافى نمى بينند؟
- خودم را نمى گويم اما برخى از اسطوره هاى ورزشى ما حتى براى ورود به ورزشگاه آزادى مشكل دارند. در حالى كه در ورزشگاه هاى اروپايى باشگاهها براى پيشكسوتان صندلى خالى قرار مى دهند و حتى اگر آنها به ورزشگاه هم نيايند صندلى شان خالى مى ماند! اينجا آن وقت اسطوره هاى ورزشى ما بايد هفت خوان رستم را رد كنند تا جايى براى نشستن در آزادى پيدا كنند؟

•دقيقا از آقاى رئيس جمهور چه انتظارى داريد؟
- بايد شرايط را به گونه اى ترسيم كند كه مسئولان براى زحمت كشان ارزش قائل شوند! من على پروين و ناصر حجازى و۴۵... سال خاك ورزش را خورده ايم تا شده ايم پروين و حجازى اما برخى يك شبه مى آيند و مى خواهند همه اين امتيازها را بدست آورند. البته آنها على پروين نمى شوند اما من مى گويم بهزادى، جبارى، جاسميان، حجازى و غيره از راه ورزش و از راه خاك خوردن شده اند پيشكسوت ورزشى؛ مى گويم چرا هنرمندان و هنرپيشه ها هم چنين مشكلاتى دارند؟ اين معضل فقط در فوتبال به وجود نيامده در بقيه جاها هم ديده مى شود! على پروين شدن كه جرم نيست! آيا جرم است كه من را يا حجازى را يا مشايخى را مردم دوست دارند؟يكى بايد بپرسد كه كاشانى، حجازى، كارو، جان ملكى، حاجيلو، چنگيز، بهزادى، روشن و...الان دقيقا كجا هستند و چكار مى كنند؟ چه كارى انجام مى دهند كه آن كار را بهتر از ورزش بلدند و اعتبارش را دارند؟ اين آدمها را بايد در اين مملكت تحويل بگيرند! توقع ما پول نيست! حتى پست و مقام هم نيست بلكه توقع احترام داريم.

•اين يعنى به احترام كافى گذاشتن به پيشكسوت شما قانع هستيد؟
- من كه اصلا چيزى نمى خواهم! از قول من بنويس من نه پست مى خواهم، نه مقام و نه پول. من به هر چه كه مى خواستم به لطف خدا در اين فوتبال رسيده ام من درد ورزش ،هنر و پيشكسوتان را مى گويم.
ناصر ملك مطيعى را چند روز پيش ديدم. افتاده حال بود. اين مرد آرام و بى صدا بود! مى دانى او چقدر زحمت كشيده براى اين مملكت؟ چقدر جوانها مثل من رفته اند و نشسته اند پاى فيلمهاى اين مرد؟ ايرج قادرى الان كجاست؟ چرا كار نمى كنند؟ چرا از تجربه اينها استفاده نمى شود؟ چرا عزت و احترام كافى نمى بينند؟

•على آقا شما از استيل آذين پيشنهاد داريد؟
- آقاى هدايتى لطف دارند اما بازگشت براى من بسيار سخت است با اين وضعيت كه هيچ چيز سرجايش نيست من چطور برگردم؟ احترام نيست و به جاى همه آنها پول شده معيار! در ضمن من حرفم چيز ديگرى بود و شما چيز ديگرى مى پرسى!

•نه هدف داشتم. مى خواستم بگويم خود شما هم با وجود پيشنهاد كار وسط گود نمى آييد پس چرا انتظار داريد ديگران براى پروين ها كارهايى انجام بدهند. مگر شما عصاره اين ورزش نيستيد؟
- من مى گويم سخت است. محيط ورزشى نيست. آبرويم را از سر راه نياورده ام كه! ۴۵ سال طول كشيده تا شدم على پروين.

•براى بكن باوئر و پلاتينى هم سخت است اما مى آيند!
- بله اما شرايط را هم برايشان مهيا مى كنند! آنها امنيت شغلى دارند. دايى را ديديد؟ با يك باخت بركنارش كردند! شما فكر مى كنيد حرف من دقيقا چيست؟ اينكه احترام الكى به پيشكسوت بگذارند؟ نه ما تشنه قدرت و صندلى كه نيستيم تحت هر شرايطى برگرديم! مهم اين است كه ما تجربه مان را به كار بگيريم اما به شرط احترام! من كه سهم خودم را جور ديگرى انجام مى دهم اصلا هم بحث خودم نيست. ما با كمك دوستانى چون همين آقاى پرورش و آقاى ذوقى يك بنگاه خيريه داريم درست مى كنيم تا به مردم و ورزشكاران كمك كنيم .يك آكادمى فوتبال هم داريم تأسيس مى كنيم تا بچه ها را از پايه براى فوتبال آماده كنيم. من درد خودم را كه ندارم. حرف من اين پيشكسوتهاى متخصصى است كه بايد احترامشان حفظ شود. اينها دستمال كاغذى نيستند كه وقتى احتياجشان داريم بيايند و وقتى كارمان تمام شد آنها را كنار بگذاريم آنها چند دهه زحمت كشيده اند تا آبرو جمع كنند!

•سرآلكس فرگوسن از انگلستان براى حجازى نامه داد! سرآلكس كه نه،  منچستريونايتد و بخش فرهنگى اش چنين كردند آن هم در حالى كه باشگاه هاى ما اصلا واحد مشخصى به نام فرهنگى كه كارمند و دفتر و دستك داشته باشد ندارند! و فقط بيانيه هاى تند و مصاحبه هاى تندتر را از آنها مى بينيم كه نه تنها ورزشى نيست بلكه ضدارزش هم هست!
- بله حرف من هم همين هاست. آقاى احمدى نژاد! چرا در كشور خودمان هيچ كس هيچ كارى مثلا براى ناصر انجام نمى دهد؟ البته حجازى محتاج هيچ كس نيست. دوستان و دوستداران زيادى هم دارد كه پول كه سهل است جان هم برايش مى دهند يكى از آنها هم خود من! اما حرف من حرف احترام است، عزت است، تخصص است.

•دليلش ظاهرا اين است كه ورزشى ها خانه دارى مى كنند و غيرورزشى ها ورزش را اداره مى كنند!
- حرفت درست است اما من منظورم پست و مقام نيست. عزت و احترام است. پيشرفت در ورزش است. ما پيشكسوتان خوره پست و مقام نيستيم. به لطف خدا عزتى در ميان مردم داشته و داريم كه به آن افتخار مى كنيم.

•سرآلكس نامه براى حجازى مى نويسد اينجا باشگاه هايمان بعضا با مربيانى كه آنها را قهرمان هم كرده اند يك سال تمام تهمت مى زنند و بيانيه مى دهند و به نوعى با شخصيتش بازى مى كنند!
- بله، وقتى مى برند خودشان برده اند وقتى مى بازند آن پيشكسوت خط داده! من نمى دانم اين خط دادن يعنى چه؟ يعنى ۲ نفر را مى گذارند آن بالا كه فحش بدهند و تيم تو گل بخورد؟ احترام يعنى همين حرفها! شما ببينيد از ميان ۱۸ تيم ليگ برترى يكى از مديران هم ورزشى نيست! يعنى اين همه پيشكسوت باشگاهها هيچكدام نمى توانستند مديرعامل يكى از اين باشگاهها باشند؟
حرف زياد است. من نمى خواهم احترام كسى را از بين ببرم و البته احترام خودم را هم بايد حفظ كنم. براى همين نمى توانم برخى حرفها را بگويم چون فردا عليه من حرف مى زنند! به همين دليل هم هست كه دوست دارم مستقيم با آقاى احمدى نژاد صحبت كنم تا ايشان به صورت مستقيم درد ورزش را از زبان ما بشنود و حرفهايم اثر درستى داشته باشد وگرنه دوباره فردا چند نفر شروع مى كنند به تخريب على پروين كه درد پيشكسوتان را مى گويد!
الان شما ببينيد سوپراستارهاى اين مملكت را تحويل نمى گيرند! حتى يك تشكيلات منسجم نداريم كه اين عزيزان را عزت بگذارد.

•تشكيلات منسجم يعنى چه على آقا؟ چرا عقب نشينى مى كنيد؟ وظيفه و حق همينهاست كه ورزش و هنر را بسازند. به ورزش نگاه كنيد. شده وبلاگ نويسى؟ شده دعوا و ناسزا گفتن! انگار هر كس بيشتر ناسزا بگويد مديرتر و تواناتر است و كاپ قهرمانى را بايد به او بدهند! مگر شما مديرعامل پرسپوليس نبوديد؟ در آن مقطع من هم كنار شما بودم! تازه با آقايان زم و محلوجى درگيرى شديدى در مورد مالكيت پرسپوليس (از طرف سازمان) داشتيد، كجا اين حرفها گفته مى شد؟ كجا اين مصاحبه ها با اين شكل و شمايل بود؟ نبود چون شما ورزشى بوديد، چون فائقى ورزشى بود، حتى محلوجى و زم هم به ورزش نزديك تر بودند تا سياست!
- حرف دل ما را مى زنى! به راستى از آقاى احمدى نژاد بايد همين ها را پرسيد. بايد پرسيد چرا فرگوسن از حجازى دلجويى مى كند؟ چرا نبايد همينجا در ايران كسى چنين كند؟ پس مكتب ورزشى چه مى شود؟ مرام و مسلك ورزش چه مى شود؟ منچستر و فرگوسن از قلب اروپا كه ما در عشق، محبت قبولشان نداريم مسلك ورزشى دارند اما اينجا...!

•با اين حال معتقدم كه شما خودتان هم عقب نشينى كرده ايد و بايد بياييد،  مثل بكن باوئر، پلاتينى، پله، اوزه بيو و...!
- دوباره به همان نكته اشاره كردى! حرف من با آقاى احمدى نژاد همين است. ما كار را بلديم اما امنيت شغلى در ايران نيست. بكن باوئر كه مى گوييد سهام باشگاه بايرن را دارد. در واقع خودش صاحب بايرن است. اينجا هم اگر واقعا- واقعا البته- باشگاهها خصوصى شوند مى توان با خريد سهم وارد ورزش كه تخصص پيشكسوتان است شد. تازه من معتقدم به حكم زحماتى كه پيشكسوتان كشيده اند بايد سهمى از سهام را به آنها بدهند چون شايد برخى پول نداشته باشند سهام بخرند اما عشق و تجربه و علم و تخصص دارند و زحماتشان را هم قبلا كشيده اند كه سودش را نبرده اند چون آن زمان اصلا پولى در كار نبود كه سودش را ببرند.
با اين امنيت شغلى ها كه نمى توان كار كرد؟ من على پروين كه نمى توانم امروز بيايم فردا بركنارم كنند؟ مگر محمد دادكان بدكار كرده بود؟ حتى او را هم بركنار كردند چرا چون امنيت شغلى نيست، وقتى نيست چرا مى گويى ما !بعضى از ما كه دوستانى مثل هدايتى هم داريم كه لطف دارند بايد برگرديم؟

•خب غيرورزشى ها و سياسى ها هم امنيت شغلى ندارند!
آنها چيزى با بركنارى شان از دست نمى دهند! تازه مشهورتر هم مى شوند اما ما پيشسكوتان آبرويمان را ذره ذره جمع كرده ايم! ما ضرر مى كنيم. اميدوارم آقاى احمدى نژاد و مردم حرف دل ما را بفهمند. ما كه سرمان به تأسيس بنگاه خيريه و آكادمى فوتبالمان كه قرار است تا ۱۵ روز ديگر در ۲۲ منطقه تهران تأسيس شود گرم است و كار خودمان را مى كنيم اما پيشكسوتان و متخصص ها را جذب كنيد و به آنها احترام بگذاريد. همه حرف من همين بود.
همين محمد پنجعلى يك مصاحبه كرد كه خيلى خوشم آمد. آمد و در تلويزيون گفت منتظر هستيد من بميرم وچند دور،  دور امجديه من را بچرخانيد و برويد؟
پيشكسوت كه مى ميرد ۲ ، ۳ هزار نفر مى آيند امجديه و وقتى به بهشت زهرا مى رسند ۵۰ نفر هم نمانده اند اگر وضع مالى اش بد باشد ۴ تا قول دروغ و چاخان هم مى دهند و در مى روند. منتظر اين كه نيستى آقاى احمدى نژاد؟ پهلوان زنده را حفظ كن!