پندي براي آيندگان

اخیراً کتابی با عنوان "اقتدار گرائی ایرانی در عهد قاجار" با قلم استاد علوم سیاسی دکتر محمود سریع القلم به بازار نشر عرضه شده است. اين استاد علوم سياسي كتابش را به نسل ديگري تقديم مي كند كه چنين آرزو هائي براي آنها دارد
تقدیم به ایرانیان زیر ده سال، که

برای افزایش قدرت کشور، ثروت تولید خواهند کرد؛ ظرفیت نقدپذیری و اصلاح تدریجی را در خود پدید خواهند آورد
از فرهنگ واکنش های سریع به خویشتن داری، ارتقاء فرهنگی پیدا خواهند کرد
از فرهنگ شفاهی و غیر دقیق به فرهنگ مسئولانه مکتوب، انتقال تمدنی پیدا خواهند نمود
از رفتارها و کارهای کوتاه مدت به گستره دراز مدت، رشد فکری پیدا خواهند کرد
تضعیف، تخریب و انتقام را از فرهنگ سیاسی خود حذف خواهند نمود
برای ایرانیان دیگر از رانندگی گرفته تا کسب قدرت، حقوق قائل خواهند شد
از رشد و موفقیت دیگران به طور واقعی خوشحال شده و درس خواهند آموخت
غرور بی جا، حسادت و ناجوانمردی را به سکوت، احترام و گذشت تبدیل خواهند کرد
دروغ گوئی و وارونه جلوه دادن واقعیت ها را از نظام معاشرتی خود با دیگران حذف خواهند نمود
برای کسب قدرت،به اصل رقابت و فرصت برای دیگران اعتقاد خواهند داشت
...
نگاهي كه به اين نوشته مي كنيم ناخود آگاه رنجي مي بريم از همه سالهائي كه از دست داديم سالهائي كه بايد سازندگي مي داشتيم اما داشته هاي قديمي خود را هم تخريب كرديم روزگاري تيمي به نام شاهين تهران بود كه شعبه هائي در آبادان و بعد ها در اهواز و اصفهان و بوشهر پيدا كرد شاهين تهران مكتبي بر پايه ادب و انسانيت و تحصيل و دانش و جوانمردي داشت اما شاهين تهران منحل شد و نخست به پيكان و بعد ها با انتقال آن بازيكنان به پرسپوليس به پرسپوليس تهران تغيير نام پيدا كرد و اين پرسپوليس جولانگاه بسياري از جوانان شد كه امروز هر كدام سپيد موهائي هستند كه يكي از اين سپيد موها محمود خوردبين است مردي كه روزگاري در پيكان خط حمله سر خ ها بود بازيكن بزرگي نبود اما عمري طولاني بر روي نيمكت سرخها بعنوان سرپرست داشت مردي كه نه دانش و نه مديريت و نه حتي روابط و كدخدا منشي را بلد بود او سالها در اين پست ماند و چند باري هم كنار گذاشته شد روزگاري ابراهيم آشتياني آمد و حالا هم زادمهر ر روي اين نيمكت نشسته است نمي دانيم به چه دليل خوردبين همواره خودش را محق مي دانست كه بر روي نيمكت سرخها بنشيند و حقوقي بگيرد و عملا كار خاصي نكرد و به سفر برود و ...

سر انجام خوردبين در ابتداي حضور دنيزلي از اين تيم كنار گذاشته شد زيرا دنيزلي مرداني را نمي خواست كه هيچ كاري براي تيم نكنند مصطفي پاشا پرسپوليس ي ها مي دانست كه او نه مديريت و نه دانش و ماحصل كار او و چند قديمي ديگر چون ذولفقار نسب و پنجعلي و همين جناب زادمهر شخصي چون استيلي و تيمي بود كه امروز در اصفهان ديديم مصطفي دنيزلي عملا در اصفهان شاهكار كرد اين تيم بدون بازيكن كافي به مصاف سپاهان مدعي رفت و بايد گفت براستي هم خوب بازي كرد شايد اگر اين بازي در برابر داماش هم انجام مي شد كار به آنجا نمي كشيد اما دنيزلي بدون بازيكن كافي به ميدان رفت زيرا تيم قبل او كه خورد بين هم از جمله آنها بود تيمي بسيار بد را بسته بودند اما با اين همه آقايان طلبكار هستند در اخبار مي خوانيم كه خوردبين مي گويد تيم فعلي پرسپوليس اگر با رضا گگه كه گويا يكي از آشنايان و يا بستگان ايشان هستند !!هم به آُسيا مي رفت باز هم چون دنيزلي نتيجه مي گرفت و دنيزلي عملا از ماحصل استيلي بهره مي گيرد او مي گويد كه سايه دنيزلي را هم با سايه مي زند براستي اين چنين افرادي را مي توان پيش كسوت و دانايان فوتبال ناميد ؟ خوردبين در فوتبال چه جايگاهي و مقام دنيزلي كجا است ؟ دنيزلي با سه تيم مطرح تركيه قهرمان ليگ معتبر تركيه و سر مربي تيم ملي تركيه بوده است خوردبين كجا بوده است ؟آيا حالا كه بوي كباب نمي آيد بايد چنين افرادي از پشت به تيم ضربه بزنند ؟ او مي گويد كه مردم حالا تيم وقتي هم مي بازد تيم را تشويق مي كنند اما تيم پرسپوليس ي كه او و استيلي و كاشاني را داشت را هو مي كردند از او مي پرسيم او مي داند علت چيست ؟ جواب ساده است زيرا كسي او را قبول ندارد پرسپوليس با دنيزلي حتي در روزهاي بد هم بسيار بهتر از بهترين روزهاي تيم استيلي و به سرپرستي خوردبين بازي مي كند مي پرسيم آيا نبايد پندهاي دكتر سريع القلم را جدي بگيريم كه به نسل آينده ياران مي گويد

از رشد و موفقیت دیگران به طور واقعی خوشحال شده و درس خواهند آموخت
گزارشگر بازي سپاهان و پرسپوليس مي گفت دربي شاهين بود و ما آرزو مي كنيم روزگاري ديگر در آينده دورتر پيش كسوت پرسپوليس امثالي چون اين آقايان نباشند كه خويشتن را بيش از تيم ديدند و اگر چنين باشد ديگر تيمي نخواهيم داشت چون چنين پرسپوليس ي كه بازيكن ندارد و جايگاه مناسب در ليگ ندارد از جام حذفي بيرون رفت و تنها چيزي كه دارد يك سر مربي با دانش و بازيكنان با غيرتي دارد كه در اصفهان براستي شاهكار كردند.