پیگرد قانونی مسببان، آخرین خواسته هواداران

یک بازیکن حرفه ای باید حواسش به همه کنش هایش به ویژه در زمین مسابقه باشد. یک باشگاه حرفه ای هم باید حواسش به همه رفتارهای بازیکنان و مربیانش به ویژه در میادین و محافل رسمی باشد. این ها قواعد غیر قابل انکار هستند ولی چه کسی فکر می کرد که شادی گل عیسی آل کثیر می تواند دردسر ساز شود. هیچ کس درباره اش صحبت نکرده و هشدار نداده بود. شاید دلیل این امر آن بود که عیسی از سال های قبل این شادی بعد از گل را انجام می داد و همه مطمئن بودند که هیچ نکته منفی و بدی پشت سر آن قرار ندارد. این حرکت به قدری طبیعی بود که خود کنفدراسیون هم نسبت به رویداد آن در بازی های دیگر واکنش منفی نشون نداده بود.

*عیسی سوء نیت نداشت ولی کنفدراسیون چه طور؟
عدم حساسیت بخش های اخلاقی و انضباطی کنفدراسیون فوتبال آسیا و حتی انتشار تصاویر این بازیکن در رسانه های کنفدراسیون و عدم بروز کوچکترین حاشیه و تنش در رسانه های شرق آسیا که محل سکونت چشم بادامی ها با ملیت های مختلف است، به خودی خود نشان می دهد که هیچ کس این احساس را نداشت که عیسی آل کثیر با شادی بعد از گل خود حتی در حال کری خواندن باشد چه رسد به این که خواسته باشد اقدامی نژاد پرستانه را انجام بدهد.
با چنین نگاهی در می یابیم که کنفدراسیون هم رفتاری توأم با بی انصافی دارد.
البته بعضی کارشناسان حقوقی در اظهار نظرهای خود تاکید کردند که داشتن سوء نیت، لازمه اعمال محرومیت نیست. این حرف درست است برای رفتارهایی که در دنیا به اقدام نژادپرستانه شهره است. مثلا اگر کسی بدون سوءنیت هم از عبارتی چون «کاکا سیاه» استفاده کند، گفتاری نژاد پرستانه انجام داده است. مثلا اگر کسی در زمین مسابقه تکل دو پا از پشت سر برود حتی اگر قصد آسیب زدن نداشته باشد. داور باید برخورد لازم را انجام بدهد چون سهل انگاری کرده است، اما حرکتی که عیسی انجام داد در این دسته بندی ها قرار نمی گیرد. چون به کرات در دنیای فوتبال دیده شده ولی چنین تبعاتی نداشته است.در واقع آن ها که بحث ضرورت نداشتن سوء نیت برای اعمال محرومیت را مطرح می کنند، بی انصافی می کنند که این بخش از مطلب را ناگفته باقی می گذارند.

*دروغی که پنج سال و نیم بعد از شادی گل طارمی، نتیجه داد
سوم اکتبر بود که محرومیت این بازیکن اعلام شد در حالی که تعجب از این مساله به ایران ختم نشد. حتی کاربران عرب بسیاری در آستانه بازی با النصر عربستان، نسبت به این مساله واکنش نشان دادند. به واسطه ارتباطی که هواداران پرسپولیس با آن ها گرفته بودند، تصاویری از این بازیکن با پیراهن نفت آبقادان را در رقابت های داخلی بارگذاری کردند تا بگویند، اقدام او نژاد پرستانه نبود. همان طور که قبل از این گفتیم کنفدراسیون هم در وهله اول حساسیتی نداشت تا این که افرادی برای کنفدراسیون، ایمیل زدند و به صفحات آن ها در شبکه های اجتماعی مراجعه کردند. عیسی از سوی هموطنانش در حالی به دروغ به انجام رفتار نژاد پرستانه محکوم شد که در کذب بودن آن تردیدی وجود نداشت. کانال های تلگرامی استقلالی به سرعت پر شد از پیام های عربی و انگلیسی آماده شده که این ادعا را مطرح می کرد و از کاربران استقلالی می خواست که آن ها را در صفحات خود به اشتراک بگذارند و به صورت پیام و کامنت برای کنفدراسیون و باشگاه های پاختاکور و النصر بفرستند!
آن ها به کذب بودن ادعای خود ایمان داشتند ولی آن را تنها راه رویارویی با سرخوردگی خود می دانستند.
آل کثیر در حالی در استانه بازی با النصر محروم شد که 5سال و نیم قبل از ان وقتی مهدی طارمی با شادی گل خود در بازی با النصر، شادی گل آن ها به معنای سر بریدن را تلافی کرده بود، تلاش های این گونه با شدت به مراتب کمتر انجام شده بود.

*از وکالت آل کثیر تا کاندیداتوری برای معاونت پرسپولیس
ال کثیر در سوم اکتبر و 12 مهر برای 6ماه محروم شد و حالا باید تا سوم آوریل یعنی 14 فروردین 1400 صبر کند. دو مرحله تلاش برای متقاعد کردن کنفدراسیون کاملا بی نتیجه ماند.
بار اول اقدامات در همان قطر و در تنگنای زمانی انجام شد. گفته اند آن لایحه با کمک بختیاری نوشته شد که چندی پیش در جریان پیروزی پدیده شهر خودرودر یک پرونده بین المللی که امر نادری در ایران است اسم در کرد و گفته می شود وکیل فوتبالی یحیی گل محمدی هم هست و به این سبب درگیر موضوع آل کثیر شده بود.
و اما لایحه ارسالی برای فرجام خواهی و کمیته استیناف کنفدراسیون فوتبال اسیا را امیر ساعد وکیل نوشت. گفته می شود او توسط مهدی محمد نبی حمایت می شود. روابط عمومی بسیار خوبی دارد و به همین سبب به عنوان مشاور حقوقی باشگاه مطرح شد هر چند که در ارتباط با چنین امری، هیچ خبر رسمی منتشر نشد.
امیر ساعد وکیل هم فرزند همان عباس وکیل است که در دهه 60 برای مقطعی مدیریت باشگاه را بر عهده داشت و در جدال با علی پروین، دوره خوبی از کار در نیامد.
امیر ساعد وکیل در پرونده شکایت النصر هم وکالت باشگاه را برعهده داشت که البته در آن پرونده با توجه به آن چه اعلام شد، کنفدراسیون، شکایت باشگاه عربستانی را به صورت شکلی رد کرد.
از وی به عنوان وکیل باشگاه در پرونده کالدرون و دستیارانش در فیفا هم نام برده می شود که البته آن پرونده با توفیق چندانی همراه نبود.
در این میان نکته جالب توجه به فعالیت وکیل در شبکه های اجتماعی مربوط می شد به ویژه آن پیامی که بعد از سپرده شدن پرونده آل کثیر به وی، منتشر کرد و چهره های حقوقی فوتبال بعضا روی آن حساس بودند.
این مساله در کنار تبلیغاتی که بعضی اهالی رسانه و بعضی فعالان در شبکه های اجتماعی و خود باشگاه به راه انداختند، باعث شد تا بسیاری از تلاش وی برای عهده دار شدن مسوولیت معاونت حقوقی باشگاه سخن بگویند و دراین میان داستان سرایی ها هم شد. مساله این که حالا با ماجرای ناکامی حقوقی پرسپولیس و فدراسیون در پرونده آل کثیر، این مساله دشوار خواهد بود.
البته ندیده ایم که وی خود چنین ادعایی را مطرح کند و آن چه شنیده شد در حد گملنه زنی ها بود.

*پرسپولیس همچنان بدون معاون حقوقی
جعفر سمیعی، باشگاه پرسپولیس را در حالی تحویل گرفت که مشکلات ساختاری در آن نمود داشت. معاونت های حقوقی همچنان از پست هخای خالی است. این در حالی است که باشگاه با پرونده های زیادی روبرو است و لازم است که این بخش برای هماهنگی ها ، پیگیری ها و پاسخگویی مسوول داشته باشد. این معاونت بعد از مشکلاتی که برای مهدی خواجوند پیش آمد خالی ماند.
برای اداره این بخش دو راهکار کلی از سوی کارشناسان حقوقی مطرح می شود. یکی تشکیل یک دفتر حقوقی در باشگاه با تعداد نیروهای کافی که بتوانند پوشش حقوقی لازم را ایجاد کنند و دیگر یک معاونت با نفرات محدود که سپردن پرونده های به وکلای مناسب و نظارت بر کار آن ها را به انجام برساند. به هر حال در دنیای امرئوز و با شرایط که باشگاه دارد، اهمیت این بخش غیر قابل کتمان است. چندی پیش برای این مسوولیت، صحبت هایی با دکتر مصطفی شکری که چندین سال در باشگاه عهده دار مسوولیت بود، شد ولی به سرانجام نرسید. پندی پیش هم با مهدی ذاکر ، معاون حقوقی پیشین باشگاه صحبت شده بود که با توجه به اظهارات اخیرش در پرونده برانکو، شاید احتمالش را باید ضعیف بدانیم.

*اقداماتی که کنفدراسیون را تحریک کرد
و اما به پرونده عیسی آل کثیر برگردیم. پرونده ای که حداقل انتظار در آن، کاهش میزان محرومیت بو.د. هوادراان در اوج عصبانیت و ناراحتی ناشی از محرومیت او، دلشان خوش به این بود که کنفدراسیون با این همه بدیهیات متوجه خواهد شد که ماجرا چه بوده است و عیسی شانس برگشت دارد.
حالا شنیده می شود که نماینگان کنفدراسیون که در جلسه استماع از رای کمیته انضباطی دفاع می کردند واقعا نرمشی نداشتند و بر درستی تصمیم اخذ شده تاکید داشتند.
هر چه بود نه مستندات مندرج در لایحه . نه اظهارات عیسی ، وکیلش و آقایی نتوانست آن ها را اگر متقاعد هم نمی کند نرم کند.
در این میان نکاتی هم وجود دارد که دقیقا معلوم نیست روی این روند تاثیر داشت. مثلا کار هواداران پرسپولیس با کنفدراسیون بعد از اعلام رای به نزاع کشید. صفحات اختصاصی کنفدراسیون آماج مطالب هواداران پرسپولیس بود. البته این به خودی خود بد نبود ولی شاید مشکل به ادبیات بسیاری از این پیام ها مربوط می شد. از طرفی اگر کار عیسی عامدانه نبود. بارگذاری فراوان تصویر شادی گل او آگاهانه و محرک بود. حداقل تلقی می توانست این باشد که عیسی باعث رواج این رفتار است. این مسایل می تواند باعث مقابله به مثل شده باشد ئدر کنار اتهاماتی که به کنفدراسیون در ارتباط با تبانی به سعودی ها زده شد. همان رفتاری که طرفدرارن الهلال هم داشتند و از آن به نتیجه ای نرسیدند.
از سوی دیگر عیسی آل کثیر هم به دلایل غیر قابل قبول، بعد از صعود تیم به فینال و در استقبال از تیم، حرکتش را تکرار کرد که بعید نیست آن را هم به دست کنفدراسیون رسلنده باشند و به هر حال هر چه بود هیچ یک از این اقدامات نتوانست کمکی کند و بلکه شرایط را دشوار تر کرد

*این هم از داشتن کرسی
از سوی دیگر این سوال مطرح است که ایا جلسه استماع به قدر کافی جدی گرفته شد؟ ایا اقداماتی بود که می شد انجام شود و نشد یا این که همه کارهای لازم صورت گرفت. باید قبول کنیم که قضاوت کردن آسان نیست.
از طرفی در فوتبال ایران همیشه بحث بر سر این است که باید در تصاحب کرسی ها تلاش کرد. کرسی ریاست کیته استیناف در اختیار بیگلری است که یک ایرانی است والبته ما برای گرفتن این کرسی تلاش نکردیم و در واقع این کرسی برای فوتبال ایران نیست، اما ایا از او کمک لازم گرفته شد. در این ارتباط چه باشگاه و به ویژه فدراسیون کار موثری انجام داد. منظور ما تاثیرگذاری روی رای نیست. بلکه درباره مسایلی درباره شناخت بهتر از اعضای کمیته و رگ خواب آن ها بود. به هر حال در چنین مواقعی باید از هر امکانی استفاده کرد.

*مسی و والوارده محروم نشدند
یکی از عواملی که باعث شد با قاطعیت بیشتر علیه مهاجم پرسپولیس حکم بدهند. محرومیت گذشته، سید باکر از تیم ملی بحرین بود. هنگامی که در باز ی با هنگ کنگ به دلیل درگیری هایی که داشت و در پایان بازی رو به تماشاگران هنگ کنگی و نشانه تمسخر آن ها گوشه چشم هایش را کشید و برای ده بازی محروم شد ولی ناگفته پیداست که مورد عیسی هیچ شباهتی با مورد او نداشت.
همین حالا با یک جستجوی ساده می توانیم مواردی را بیابیم که این کار را کردند و محروم نشدند. از لیونل مسی گرفته تا حرکت نیکولاس والوارده از رئال مادرید که در جام جهانی جوانان در خود کره و با پیراهن اروگوءه این کار را انجام داد.

*عذرخواهی عیسی موثر نبود؟
بسیاری از چهره های حقوقی اعتقاد دارند که عیسی باید یک عذرخواهی انجام می داد و این عذرخواهی می تواند به شکلی باشد که به معنای گردن گرفتن اشتباه نباشد.
این اتفاق باید در صفحات اختصاصی خود عیسی و باشگاه روی می داد ولی به نظر میرسد که وکیل پرونده اعتقادی به این امر نداشت و گویا به یک عذرخواهی رسانه ای وی اکتفا شده بود که نمی دانیم جزو مستندات نبود. این امر مرسوم است که در چنین مواقعی بازیکن می گوید اصلا منظور بدی نداشته است ولی اگر حرکت وی ناخواسته باعث بروز ناراحتی شده است بابت آن عذر می خواهد.

*پیگرد قانونی مسببان، آخرین خواسته هواداران
در شرایط فعلی هواداران یک خواسته را بیش از پیش مطرح می کنن. این که باشگاه برای مورد پیگرد قراردادن مسببان این مساله و افرادی که اقدام به نشر اکاذیب و بیان تهمت و افترا کردند، اقدام کند. خواسته هواداران مجازات و دریافت ضررو زیان وارده است.
در این میان بیشتر از باشگاه، خود بازیکن که مورد اتهام بوده و دچار ضرر مادی و معنوی شده است، می تواند این مسایل را از طریق پلیس فتا، مراجع قضایی و مواردی از این دست دنبال کند، اما تا این لحظه خبری در این ارتباط منتشر نشده است.
باشگاه پرسپولیس البته 29 مهرماه با صدور اطلاعیه ای اعلام کرده بود که چنین خواهد کرد که اگر اقدامی شده باید اطلاع رسانی شود و اگر نه باید دید دلیل آن چیست؟
به هر حال جدای از هتک حرمت، این اقدام جدای از افتخار قهرمانی آسیا می تواند به منزله ضرر حداقل دو میلیون دلاری باشد چرا که عیسی آل کثیر از بازیکنان کلیدی و موثر به حساب می آمد.