چرا های فوتبال ما

حكايت چراهاي بي شمار فوتبال ما گوئي رو به انتها ندارد و قطار سوال و پرسش تا بي نهايت به پيش خواهد رفت. هر روز در اين فوتبال اتفاقهائي مي افتد كه بارها هر شاهد و شنونده اندكي آشنا به فوتبال را در دنيائي از استفهام و سوال و پرسش فرو مي برد و نواي " چرا " و" مگر ممكن " و " چگونه " و...بارها شنيده شده و پرسيده مي شود و اين سوالها پرسيده و باز پاسخي شنيده نمي شود. امروز سعي داريم به مديران فوتبال نگاهي بياندازيم و برخي از اعمال پر " چرا" را باز پرسيم

1/ مدتها است بحث سقف قرار داد را مي شنويم. از سوي عزيز محمدي رئيس سازمان ليگ عنوان مي شود از فروردين 1390 دستگاههاي منتسب به دولت اجازه يك ريال سرمايه گزاري در بخش ورزش حرفه اي نداشته و بنا بر دستور اكيد كنفدراسيون فوتبال آسيا باشگاهها بايد خود اقدام به كسب درآمد بكنند و از اين رو سقف قرارداد تعيين شده است. سقف قراردادي كه معلوم نيست بنا بر چه ادله و كارشناسي انجام گرفته مبلغ آن تعيين شده است اما اين قانون تصويب شده و به باشگاه ارائه گرديده است و حتي بسياري از قراردادها كه در آنها شبهي وجود دارد ثبت نشده است كه از جمله آنها قرارداد امير قلعه نوعي سرمربي تيم تراكتور سازي و برخي از بازيكنان اين تيم است. سازمان بازرسي كشور مي كند اگر هر گونه پرداختي خارج از دايره قرارداد وجود داشته باشد متخلفين با پيگرد قانوني مواجه مي شوند اما در ميان اين همهمه از سوي جعفري مدير عامل باشگاه تراكتور سازي خبري پر پرسش درز مي كند. ايشان مي گويند از خجالت امير قلعه نوعي در خارج از عرف قرارداد در خواهيم آمد و مسئولين استان ما را در اين كار ياري مي دهند !! مي پرسيم اين چنين اعترافي به اين صراحت نشان از كاغذي بودن قانون سقف قرارداد نيست ؟ مگر قلعه نوئي 420 ميليون تومان قرار نيست بگيرد پس چرا بايد از خجالت ( كدام خجالت؟) او در بيايند ؟ از سوي ديگر مگر مسئولين استان زير نظر دولت كار نمي كنند پس چگونه مي توانند در امر فوتبال حرفه ي سرمايه گزاري كنند؟ از جهت ديگر اظهار نظر صريح سازمان بازرسي كل كشور در اين وسط چه مي شود؟ سوالها بسيار است

2/حبيب كاشاني دومين مدير پرسوال است ايشان مي گويند با 20 ميليون وارد بازار نقل و انتقال شديم كه ده ميليون آن باقي مانده است زيرا 6 ماه است كه باشگاه هيچ پولي دريافت نكرده است و از سوئي من هم چكي نكشيده ام. سوال اين است كه يك مدير عامل نبايد براي فصل نقل و انتقال به دنبال بودجه باشد؟ كاشاني كه خود را سرپرست و سرباز و خدمتگذار و... مي داند چگونه براي فصل نقل و انتقال بودجه اي تدارك نديده بود؟ آخر وقتي خود سازمان ليگ صحبت از رقم بالاي سيصد ميليون براي يك فصل مي كند چگونه سرپرست باشگاهي چون پرسپوليس با 20 ميليون وارد بازي مي شود؟ از سوي ديگر وقتي باشگاه پول ندارد و خود مدير عامل هم صحبت از بي پولي و نرسدين پول به مدت 6 ماه به صندوق باشگاه مي كند پس اين پولها چگونه به بازيكنان پرداخت شده است؟ آيا يك جاي اين سخنان نمي لنگد؟

3/ عباس ترابيان مدير روابط بين الملل فدراسيون و سرپرست تيم ملي فوتبال بزرگسالان و رئيس كميته فوتسال و... فوتبال است!! ايشان همان كسي است كه مي گفت فوتباليست ها خارج نديده هستند و بايد مراقب آنها در خارج بود گويا ايشان همچنان در همين توهم خارج ديدن و نديدن هستند و مي پندارند تنها ايشان خارج را ديده اند زيرا اگر غير از اين بود براي بازيكنان تيم ملي فوتبال ايران نامه ( درست است نامه ) نمي نوشت كه وضع آب و هواي مالديو چگونه است. آخر كجاي دنيا سرپرست تيم ملي يا هر تيمي آنقدر از بازيكنان دور است كه براي بازيكنان نامه و آن هم در مورد آب و هوا بنويسد. اگر حتي بازيكنان سواد كافي جغرافيائي نداشته باشند كه بدانند در اين موقع سال هواي جزيره اي استوائي در اقيانوس هند چگونه است به طور حتم مي توانند توسط اينترنت آب و هوا و ميزان گرما و رطوبت آنجا را بدانند و حتي اگر آنها استفاده از اينترنت هم بلد نباشند كه اين هم محال است مرداني چون كي رش براحتي مي توانند از شرايط آب و هوائي مالديو سر در بياورند و حتي اگر فرض كنيم كي رش بلد نباشد كامپيوتر خود را روشن كند و در درس جغرافيا هم شاگرد بدي بوده باشد باز خود جناب سرپرست مي توانستند قدم رنجه كنند و حضورا با بازيكنان صحبت كنند ديگر نامه نگاري چه معنائي دارد...

4/ از سوي سرمربي باشگاه ملوان مي شنويم كه ملوان كمترين بودجه را در ميان تيمهاي ليگ برتر دارد و از اين رو نمي توان براي اين تيم جايگاه خوبي را در نظر گرفت. مي پرسيم مگر فرار نبود ملوان زير پوشش سازمان منطقه آزاد انزلي برود تا سرگردان بودجه هاي ارتشي نشود پس چرا اين تيم بودجه ندارد؟ چرا ملوان كه سال گذشته يكي از بهترين تيمهاي ليگ بود و تا مرز قهرماني در جام حذفي رفت بايد بازيكنان خود را از دست دهد ؟

و اين چنين قصه هائي فراوان است و نداي " چرا " و " چگونه " وضعيت اسفناك فوتبال ما پاسخهاي فراواني دارد كه يكي از آنها استفاده از اين سيستم مديريتي است. افسوس