چند تعریف مدیریتی ...

گوئی نیاز داریم که از روز نخست به بررسی های اولیه خود شک کنیم. به ناگهان اعضای هییت مدیره باشگاه پرسپولیس مشخص شدند و بار دیگر به یک باره اسپانسر بی نام و نشانی یافت شد و همه حرفهای آقای وزیر مبنی بر کاهش بودجه بازیکن سالاری و توجه به ورزشهای مادر و غم و غصه های ایشان که هیهات که فوتبال چه بر سر دیگر ورزشها آورده است به نجوای سکوت رفت و دانستیم قصه اصلی این بود که عصای جادوئی !! زودتر به کار نیافتاده بود تا اسپانسر را به ما معرفی نماید و همه معانی با ظهور این عصا آشکار گر گردید اما در کنار این مسئله یافتن اسپانسر این اعضای جدید هییت مدیره پرسپولیس بود که شگفتی آفرین بود.

امیر خادم در مراسم معارفه اعضای هییت مدیره باشگاه پرسپولیس اعلام کردند که مردانی از حوزه فنی و اقتصادی و حقوقی را برای پستهای عضو هییت مدیره انتخاب کرده اند که به بررسی می پردازیم.

1/ سوال اول این است چرا اعضای فنی باید عضو هییت مدیره باشند هییت مدیره یک باشگاه مغز متفکر و به قولی سر پیکره سازمانی باید باشد این قسمت به بررسی اهداف کلان می پردازد چارت مدیریتی تعیین می کند اعضای سرپرست این چارتها انتخاب می شوند و برای کادر فنی نیاز است که کمیته فنی زیر نظر اعضای هییت مدیره انتخاب شوند حال فرض کنید که هدف بر این بوده است که کمیته فنی زیر نظر اعضای هییت مدیره انتخاب شود می پرسیم آیا این هییت مدیره نباید سابقه مدیریتی در عین مسئله استیلای به فن داشته باشد؟ پاسخ به این سوال مثبت است یعنی یک شخص فنی باید مدیر هم باشد مردی چون محمد دادکان که سابقه خوب مدیریتی داشته است اما زادمهر و استیلی چنین هستند؟ این دو در کجا مدیریت کرده اند؟ زادمهر دندانپزشک است که به طور حتم تنها مطب خود را مدیریت می کند و استیلی ......

به نکته دوم اشاره داریم. چرا حالا که قرار است عضو فنی در هییت مدیره باشد یک عضو چون زادمهر را داریم که هیچ سابقه فنی در حوزه هدایت فنی تیمها را نداشته است و دیگری استیلی است که نیمکت سرمربیگری همین تیم پرسپولیس برای او بسیار فراخ بود؟ کسی که روی نیمکت با انتخاب بازیکن خودش یک شکست خورده صفر بوده می تواند در کسوت مدیریت موفق باشد؟ پاسخ به این سوال هم یک خیر بزرگ است

2/ اعضای اقتصادی چه کسانی هستند؟
 سوال ما این است که آدم اقتصادی در حوزه ورزش کیست آیا فرد اقتصادی کسی است که پروزه های عمرانی دولتی در پارس جنوبی را اداره کرده است؟ آیا فرد اقتصادی می تواند مسئول حراست و رسیدگی به شکایات وزارتخانه ای باشد یا این که فرد اقتصادی یک مغز متفکر تولید کننده پول و اداره کننده مناسب آن باشد به مثالهائی توجه کنید برلوسکونی یک فرد اقتصادی بود چون غول رسانه ای در ایتالیا شناخته می شد و مالک بسیاری از بنگاه های رسانه ای بود آقایان آبراموویچ و برادران گلیزر وشیخ آل مکتوم مالک منچستر سیتی و مالکان قطری پاری سن ژرمن نه وزیر هستند و نه معاون وزیر آنها تولید کننده ثروت هستند کسانی که اصولا در حوزه عمرانی و یا رسیدگی به شکایات کار می کنند می توانند طرح اقتصادی و یا پروژه های تولیدی داشته باشند؟ جواب به  این  سوال هم منفی است از سوی دیگر  این بخش هم باید زیر مجموعه هییت مدیره باشد یعنی اداره بازاریابی یا مارکتینگ می توانست بجای چند اسم تکراری که نمونه های بی شمارش را قبلا در پرسپولیس و استقلال داشتیم می توانستند کار کنند.

از سوی دیگر وقتی برنامه های اقتصادی باشگاه ها بعلت قوانیین دست پاگیر چون عدم کپی رایت و بی توجهی سیما به حق پخش تلویزیونی و عدم آگاهی فدراسیون فوتبال به میزان واقعی ارزش تبلیغات دور زمین و بی قانونی در امر بلیط فروشی و قهر مردم از فوتبال می بینیم می توانیم به چند سابقه سیاسی و اقتصادی دل بست؟