چه بر سر این تیم می آید؟ / نگاهی به حال و روز پرطرفدارترین تیم ایران و آسیا

اگر بگوئیم سلطان سابق، خیلی پر بیراه نگفته ایم چرا که در آن روزها هرچقدر خواستیم به پروین حالی کنیم که دوره مربیگری ایشان سرآمده نخواست تا بپذیرد و با طناب دور و بری هایش به چاهی رفت که در آن حتی طرفداران تیفوسی اش در بازی برابر ذوب آهن با سنگ و بطری بدرقه اش کردند و این سرنوشت مردی بود که می توانست قیصر فوتبال ایران باشد که البته خودش نخواست و امروز ...

علی پروین آستین ها را بالا زده برای ورود به هیات مدیره و جالب اینجاست که در همان صحبت های اولیه با سعیدلو خواستار مدیریت عاملی پرسپولیس نیز شده است. علی پروین یا نمی داند یا می داند و نمی خواهد بپذیرد که گذشت آن دوره ای که پرسپولیس را در صندوق عقب یک پیکان اداره می کرد.

خودش نیز می داند که دیگر بازیکنی به عشق او به تیم نمی آید که همه چیز در این فوتبال که به هرجایش می نگری پلیدی و سیاهی است و پول حرف اول را می زند.

و در این وانفسا سلطان وارد می شود و هنوز نه به دار است نه به بار شروع به زیر سوال بردن زلاتکو کرانچار می کند!! و او را مربی ای فاقد دانش دانسته و عنوان می کند که اگر از او حمایتی کرده فقط بخاطر پرسپولیس بوده است و البته در این بین گریزی هم به بازی نکردن فرزند برومندش نیز می زند.
یکی نیست به همین سلطان یادآوری کند نتایج درخشانش را در آخرین دوره مربیگری اش در پرسپولیس را. خوردن 4 گل در تهران از فجر سپاسی و ذوب آهن و ....

علی پروین شخصیت منحصر بفرد خاص خودش را دارد. او همانی است که در زمان جنگ سهام و سهام بازی یک روز با عابدینی دست یا علی می داد، یک روز با محلوجی، یک روز با زم، یک روز با عباس انصاریفر و یک روز هم با میرزایی .... تا جائیکه "دست یا علی دادن" سلطان آن روزها نقل زبان هر محفلی شده بود و امروز ...

امروز همگان کرانچار را به مسلخ انتقاد کشیده اند و هیچ کس هم نیست که بگوید آقای مدیرعامل در این میان چکاره بوده و از آن بالاتر چرا این تیم نباید تامین مالی می شد که ستارگانی چون نوری و زارع و ... را از دست بدهد و امروز به تماشای هنرنمایی تمام و کمال بادامکی در مرکز خط میانی بنشیند،
روزی که همین کرانچار آمد را بخاطر بیاورید، الحق و الانصاف که انسان های فراموش کاری هستیم...

چه مدح ها در وصف کرانچار می گفتند و امروز برخی دوستانمان در همین پارس فوتبال و سایر رسانه ها او را بی دانشی می نامند که برای جیبش کیسه دوخته است...

عجبا که سرمربیگری تیم ملی کروواسی و قهرمانی دیناموزاگرب برای دوستان آنقدر کم ارزش شده که از قرار معلوم انگار بلیط شمس العماره در دستان کاپلو و فرگوسن است تا همین فردا با ذوق و شوق تشریف بیاورند اینجا ...

کسی نیست بپرسد که مگر زیرساخت های پرسپولیس و اوضاع مدیریتی این تیم چگونه است که از یک مربی که تازه به قول خودتان بعد از دوماه نام بازیکنان را می تواند صدا بزند انتظار شق القمر دارید؟
تیمی را که او نبسته و بازیکنانی که به او تحمیل شده اند را چه کسی می تواند در عرض کمتر از 4 ماه به سر منزل مقصود برساند که از کرانچار انتظار داریم؟

کرانچار مقصر است اما نه به اندازه مدیریت و مدیریت نیز مقصر است نه به اندازه سازمانی که در گیر و دار انتخابات، تیم را به حال خود رها کرد تا امروز شعار حیا کن رها کن در هر بازی چون آوار بر سر بازیکن و مدیر خراب شود.

.... و حالا انگار که نوبت استقلال است ... واعظ آشتیانی معاون سعیدلو شده و از هم اکنون کاندیداهای مدیریت استقلال به صف شده اند اولین نفر: فتح اله زاده!!
به راستی چه بلایی دارد بر سر این دو تیم به اصطلاح مردمی می آید؟