کامیابی نیا؛ یک آچار فرانسه واقعی

مصدومیت مزمن ماه های اخیر کمال کامیابی نیا سبب شده وی چندان به چشم نیاید و او نه تنها نتوانست تیم ملی را در مسابقات حساس خردادماه یوزها در بحرین همراهی کند بلکه در دیدارهای پایانی و سرنوشت ساز لیگ بیستم نیز که قهرمانی تازه ای را نصیب سرخ های تهرانی کرد، غایب بود.با این حال در فصل پیش رو که پرسپولیس مجبور است بدون حسین کنعانی زادگان کوچ کرده به قطر به میدان بیاید و در شرایطی که به نظر می رسد امکان جدایی احمد نوراللهی و شهریار مغانلو نیز بسیار بیشتراز احتمال ابقای آنها است، کامیابی نیا می تواند نقشی بسیار حساس تر و مهم تر را در این تیم برعهده گیرد. او هم می تواند در صورت جا نیفتادن سریع علیرضا ابراهیمی مدافع وسط صید شده از گل گهر سیرجان و علی نعمتی مدافع در آستانه جذب از تیم پدیده به جای آنها در این منطقه حیاتی انجام وظیفه کند و هم در صورت انتقال قطعی و نهایی نوراللهی به لیگ قطر پست او را در مرکز میدان اشغال کند. تحت هر شرایطی در یک «پرسپولیس در آستانه تغییرات بزرگ و تازه» کامیابی نیا می تواند به لطف تجربه زیاد و آشنایی فراوانش با مؤلفه ها و ساز و کارهای این تیم چاله هایی را پر و نیازهایی را تأمین کند که سایرین به دلایلی متعدد قادر به انجام و تأمین آن نیستند.
 
همانجا بمان!
استفاده اضطراری و هر از چندگاه از کامیابی نیا در پست مدافع وسط از فصل پیش باب شد. زمانی که سرخ ها به سبب مصدومیت ها و غیبت های سید جلال حسینی و کنعانی زادگان (و بخصوص نفر دوم) کمال را به طور موقتی به دفاع وسط منتقل کردند و او در کنار حسینی در این منطقه چنان خوب توپ زد و دفع کننده حملات حریف شد که یحیی گل محمدی حتی پس از سالم شدن مجدد کنعانی زادگان و بازگشت او به میدان در ابتدا اشتیاق زیادی به بازگرداندن کامیابی نیا به پست تخصصی اش (هافبک وسط دفاعی) نشان نداد و در چند دیدار دیگر هم از وی در همان دفاع وسط سود جست. زمانی هم که سرمربی پرسپولیس سرانجام دست به این کار زد، کامیابی نیا در کنار میلاد سرلک چنان وسط میدان را خوب مدیریت کرد که احمد نوراللهی در بهترین فصل فوتبالی اش این شهامت را یافت که بیش از هر زمانی به سمت جلو به حرکت درآید و تبدیل به یک هافبک تهاجمی کامل شود و در این روند چنان به توفیق رسید که با 9 گل زده به بهترین گلزن فصل گذشته قرمز ها هم تبدیل شد.
 
بازیکنی همه فن حریف
با احتساب همه این مسائل و رویدادهای احتمالی تازه ای که در راه است، کامیابی نیا می تواند در فصل بیست ویکم لیگ مهره ای بسیار خاص و گره بازکن برای قرمز ها باشد و در هیأت مردی همه کاره قفل های بسته پرشماری را برای آنان باز کند. کافی است تصور کنید احمد نور رضایت ندهد که با رقمی کمتر از ارقام پیشنهادی تیم های صنعتی داخلی و یا باشگاه های غربی در پرسپولیس بماند و رفتنی شود و مغانلو نیز خلاف میلش پیراهن سپاهان یا سانتاکلارای پرتغال را به تن کند و در آن صورت قرمز ها باید مهره هایی را در میدان داشته باشند که بتوانند این تیم را جمع و جور و اتفاقات وسط میدان را مدیریت و تیم را در مسیر حرکت و نتیجه گیری اش هدایت کنند و اگر یکی از آن مهره ها سید جلال حسینی باشد (که البته هست) نفر دوم را باید کامیابی نیا تلقی کرد. مردی که به سبب توانایی اش در ایفای نقش در پست های مختلف و در هر یک از نقاط خطوط دفاعی و میانی یک مهره کارآمد برای قرمزها به شمار می آید و هم قوه مدیریت دارد و هم از هوش بالا و توان جنگندگی عالی بهره می گیرد و در کمتر رویارویی فیزیکی کم می آورد و در جنگ های روانی هم به سبب تجربه زیاد و عبور از مرز 30 سال سن تبحر دارد و مردی مؤثر بخصوص برای روزهای سخت و مسابقات دشوار است.
 
مثل امیری، بالاتر از امیری!
قطعاً می توان در فصل جدایی تعدادی از ستاره های سرخ روی تجربه و مهارت امثال وحید امیری و امید عالیشاه هم حساب کرد و به سعید آقایی و میلاد سرلک هم امید بست و از سیامک نعمتی، مهدی شیری و محمد شریفی توقع بسیار بیشتری در زمینه تلاش و از خود گذشتگی داشت و البته به پنجه های چسبناک حامد لک برترین دروازه بان لیگ بیستم نیز چشم دوخت اما اگر یک آچار فرانسه واقعی را برای روزهای سخت پیش رو در ترکیب پرسپولیس می جویید، به کامیابی نیا نگاه کنید. مردی که مثل سیدجلال پر تجربه و پخته است اما 8 تا 9 سال از او جوان تر است و مانند امیری قوه بازیخوانی دارد اما بیشتر از او فیزیکی و در کارهای دفاعی از وی تواناتر است و با اینکه ذاتاً یک گلزن نیست اما بارها رخ داده که جلو رفته و بخصوص در ضربه های ایستگاه گل های حساسی را به سود سرخ ها به ثمر رسانده است. به همین سبب است که پرسپولیس باید هرچه بیشتر به امید بهبودی سریع وی و درمان کامل شانه و ساق پای مجروح او همت گمارد و مردی را در ترکیبش داشته باشد که در غیاب چند بازیکن کوچ کرده جای آنها را چنان پر کند که انگار از آغاز هم در تیم پرسپولیس نبوده اند.