کریم باقری را باید روی هوا بزنیم / با دلخوشي هاي دايي، خداداد، باقري و مهدوي كيا كنار بياييم

کریم باقری، کریم باقری است. او را باید همین گونه که هست قبول کنیم. چنان که پیش از باقری، علی دایی را این گونه پذیرفتیم ؛

مردي كه گوش شنوا ندارد و مديريت در فوتبال را برنمي تابد. مردي كه اهل كرسي گرفتن در AFC نيست. بزرگي كه به نشستن روي نيمكت پرسپوليس و حتي تيم هاي كوچك تر قانع است.

قبل از دايي با خداداد هم به اين سياق كنار آمده بوديم ؛ مردي نكته سنج و هميشه محبوب. با زباني سرخ كه گاه تحليل هايش به دل مي نشيند و در خاطره گويي، بي تكرار و طناز است.

از مهدي مهدوي كيا نيز بي تفاوت عبور نكنيم. با او اين گونه كنار آمديم ؛ مأخوذ به حيا و كم حرف. چهره اي كه بدش نمي آيد در كنار تيم هاي پايه فوتبال ايران باشد. او را به عنوان مردي شناختيم كه براي مربيگري در فوتبال عجله و شتاب ندارد.

با كريم باقري هم بايد اين طور كنار بياييم، يعني چاره اي جز اين نداريم ؛ او علاقه اي به مربيگري ندارد و هر بار با اصرار علي دايي وارد اين حيطه شده، نشستنش روي نيمكت از روي اجبار بوده است. باقري اگر مي خواست در فوتبال بماند، راه هاي بسي متمدنانه تر و سهل تر براي ماندن پيدا مي كرد. تيم هاي ما به ويژه مربيان بزرگ، باقري را روي چشم مي گذارند و از او در پست هاي مختلف استفاده مي كنند اما خود باقري تمايلي به مربيگري ندارد.

چاره اين ماجرا هم از ما اصرار و از كريم باقري انكار نيست. وقتي علاقه نباشد، اصرارهاي ويژه ما بي فايده است. بايد كريم باقري را همان طور كه دوست دارد به حال خودش رها كنيم. او در دوران فوتبالش به هر چيزي كه مي خواسته، رسيد. در جام ملت هاي آسيا سكوي سوم را ديده و به جام جهاني رفته و در بازي هاي 98 حضور داشته و يك صعود تاريخي را با تيم ملي در ملبورن تجربه كرده، در آلمان و انگليس و كشورهاي عربي بازي كرده و...

وقتي خود كريم باقري مي گويد پيشنهاد عضويت در كميته فني را مي پذيرد بايد اين حرف او را روي هوا بزنيم و از باقري بخواهيم همين طور كه دلش مي خواهد در كنار فوتبال باشد.

امثال كريم باقري حتي اگر به مربيگري علاقه نداشته باشند حق ندارند دور از فوتبال باشند. هر چقدر آنها را به سمت فوتبال سوق بدهيم در واقع چهره هاي فوتبالي را در كنار اين ورزش جمع كرده ايم.

پس بايد قدر اين فرصت را بدانيم. كريم باقري را به جمع پرسپوليسي ها راه بدهيم، او دوباره به خانه اش بازمي گردد.