کی از کی بدتره؟

بالاخره اتفاقی که همه می‌دانستند دیر یا زود خواهد افتاد، رخ داد و قطار پرسپولیس از ریل خارج شد. به جرات می‌توان گفت احتمال این که پرسپولیس با این شرایط و با حضور همزمان رضا درویش در کادر مدیریتی و وحید‌ هاشمیان روی نیمکت رستگار شود و به خوبی و خوشی تا پایان فصل به راه خودش ادامه بدهد «صفر» است.
همین‌طور هم شد و پس از شکست دو بر یک سرخپوشان برابر خیبر خرم‌آباد در هفته هفتم لیگ برتر، سلسله تغییرات اساسی در باشگاه استارت خورد.
در اولین ترکش، سرانجام رضا درویش از سمتش کنار رفت و صندلی مدیرعاملی باشگاه را واگذار کرد. شاید تا الان که شما این مطلب را می‌خوانید، تغییر دوم هم از راه رسیده باشد؛ آنچه عزل وحید‌ هاشمیان از سرمربیگری پرسپولیس است و گریزناپذیر به نظر می‌رسد. هواداران به شدت از فرم بازی پرسپولیس و نتایجی که این تیم می‌گیرد شاکی هستند و از مدت‌ها قبل منتظر اعمال همین تغییرات بودند. در این مطلب، خیلی کوتاه به بررسی شرایط دو عامل اصلی پدید آورنده این بحران خواهیم پرداخت؛ مدیریت و کادرفنی.

مدیریت؛ چه خوب که تمام شد!
کیفیت مدیریت رضا درویش در پرسپولیس سیر قهقرایی و نزولی داشت؛ یعنی هر چه جلوتر آمدیم، نمره او کم و کمتر شد، نقاط قوت رنگ باخت و اشتباهاتش فزونی یافت. کار به جایی رسید که جذب‌کننده اورونوف و عبدالکریم حسن که این دومی را با قیمت بالا به خود قطری‌ها فروخت، در این تابستان کلی پول مفت بابت رد کردن سردار دورسون پرداخت و در ماجرای وحید امیری هم به خاطر فقط یک امضا،‌میلیاردها تومان تاوان داد. حقیقت آن است که درویش جایی برای دفاع باقی نگذاشته بود.
مربیان انتخاب شده توسط او طی یک فصل‌ونیم اخیر هرگز چنگی به دل نمی‌زدند. تیمی هم که امسال بست، اگرچه ستارگانی دارد، اما متوازن نیست و ایراداتش را همه می‌شناسند. فقدان دفاع کنارهای خوب،‌هافبک میانی خلاق و مهاجم نوک، حسابی پرسپولیس را به دردسر انداخت و البته گران‌ترین و مهم‌ترین خرید باشگاه یعنی سرژ اوریه هم هپاتیتی از کار در آمد. شرایط کلی درویش طوری بود که الان فقط باید گفت خوب شد همه چیز به پایان رسید.

کادرفنی؛ وحید، آخ وحید!
به نظر شما وجهه و پایگاه اجتماعی امروز وحید‌ هاشمیان با ۳ ماه پیش قابل مقایسه هست؟ مطلقا نه. آن زمان مهاجم پیشین تیم ملی ایران و بایرن‌مونیخ آلمان چهره‌ای کاملا مقبول و مورد اعتماد به شمار می‌آمد که دوره‌های آکادمیک مربیگری را هم پشت سر گذاشته بود و چون کمتر مصاحبه می‌کرد، خیلی هم جذابیت داشت.
امروز اما‌ هاشمیان مردی است که بدون تجربه کافی هدایت پرسپولیس را بر عهده گرفت و حتی از هدفش برای رهبری بایرن‌مونیخ سخن گفت، از ۷ بازی فقط یک برد به دست آورد و نوع فوتبالی هم که تیمش ارائه می‌داد، هرگز مورد علاقه مردم نبود. بسیاری از تصمیمات شگفت‌انگیز‌ هاشمیان در پرسپولیس قابل هضم نبود و بدتر از همه اینها، نشست‌های خبری تکراری او را نمی‌شد فهمید؛ این که هر بار وارد سالن کنفرانس می‌شد و از پیشرفت تیمش سخن می‎‌گفت! از هر زاویه‌ای که به موضوع نگاه کنیم،‌هاشمیان یک سوءتفاهم بزرگ برای پرسپولیس بود.

با خودت چه کردی وحید؟
دنیای اقتصاد: عملکرد وحید ‌هاشمیان روی نیمکت پرسپولیس به هیچ وجه خوب نبود و او حالا در قامت یک بازنده مطلق اردوگاه سرخ‌ها را ترک می‌کند. درحالی‌که وحید طی هفته‌های گذشته در توجیه ضعف هجومی، به قدرت خط دفاعی تیمش می‌بالید، این نقطه قوت فیک هم خیلی زود از بین رفت و دروازه پرسپولیس در ۲ بازی اخیر، ۳ بار باز شد. شکست دو بر یک برابر خیبر خرم‌آباد، اولین باخت هاشمیان روی نیمکت سرخپوشان بود که به احتمال زیاد به آخرین شکست او هم تبدیل خواهد شد، چرا که رضا درویش رفته و‌ هاشمیان دیگر حامی سنتی‌اش را هم پشت خودش نمی‌بیند.
شاید اما از همه اینها ناگوارتر برای‌ هاشمیان، رضایت غیرقابل انکار گروه چشم‌گیری از هواداران پرسپولیس بابت دریافت گل دوم از خیبر بوده باشد؛ جایی که آنها شکست تیم‌شان را به یک تساوی دیگر ترجیح دادند تا بلکه به این وسیله تکلیف کادرفنی و مدیریتی روشن شود و کابوس ادامه وضع فعلی پایان یابد. در حقیقت ‌هاشمیان و درویش آنقدر بد و ناامیدکننده ظاهر شدند که هواداران ترجیح دادند ببازند، اما این داستان تمام شود. تکلیف درویش که روشن است، اما شما با خودت چه کردی آقا وحید؟