بي‌زحمت شما هم گوارديولا باش آقاي دايي!

فراموش كردي «اينجا ايران است»؟

 بي‌زحمت شما هم گوارديولا باش آقاي دايي!

1) در آستانه دو ديدار حياتي پرسپوليس در فينال جام حذفي و نيز مسابقه حيثيتي اين تيم با سپاهان در آخرين هفته مسابقات ليگ برتر، علي دايي دستور تاكتيكي خارق‌العاده‌اي براي سرخپوشان صادر كرد كه انتظار مي‌رود به زودي اين تيم را از نقطه نظر فني متحول كند و موفقيت‌هاي فراواني را براي پرسپوليس به ارمغان بياورد. دايي كه طي سه ماه اخير از نتايج دو مسابقه تيمش با عبارت «بدترين باخت زندگي‌ام» ياد كرده، از پرسپوليسي‌ها خواسته مثل «بارسلونا» بازي كنند! سرمربي ميلياردي و البته ناكام سابق تيم‌ملي كشورمان، احتمالا براي هر مسابقه چند ميليون تومان از پرسپوليس دريافت كرده تا اين راز سرنوشت‌ساز را براي بازيكنانش فاش كند و به آنها بياموزد اگر مثل قهرمان اسپانيا بازي كنند، احتمالا از پس تيم دسته يكي گسترش فولاد تبريز برمي‌آيند و به عنوان فاتح جام حذفي، راهي آسيا مي‌شوند. خسته نباشيد جناب آقاي دايي!

2) فوتبال وارفته و كوچك شده ايران، هر چه نداشته باشد اعتماد به نفسي محيرالعقول دارد كه مي‌تواند هوش از سر هر مخاطب انديشمندي بربايد. اين روزها كه بارسا در اروپا آقايي مي‌كند، درست مثل يك دهه قبل كه دوران تركتازي رئال‌مادريد محسوب مي‌شد و البته پيش‌تر از آن كه نبض فوتبال جهان در رگ‌هاي منچستريونايتد مي‌تپيد، مسوولان و دست‌اندركاران فوتبال كشورمان مدام براي رتق و فتق كارهايشان و نيز توجيه كاستي‌ها و اشتباهات‌شان به آبي و اناري‌ها رفرنس مي‌زنند و از فوتبال روز دنيا «كد» مي‌دهند؛ حال آنكه ماه رنگ و رو رفته و بي‌فروغ ما كجا، ماه گردون آنها كجا...؟!

سردار عزيزمحمدي براي توجيه فشردگي عجيب و غريب برنامه مسابقات ليگ، از لاليگاي اسپانيا مايه مي‌گذارد و تنگاتنگي رقابت‌هاي ماتادورها را به رخ ملت مي‌كشد. امير قلعه‌نويي نيز حذف مفتضحانه تيم ميلياردي سپاهان از ليگ محقر آسيا را به زلف كنار رفتن بارسا از مرحله نيمه‌نهايي ليگ معظم اروپا گره مي‌زند و حالا هم علي دايي، از پرسپوليسي‌ها مي‌خواهد مثل قهرمانان كاتالونيا فوتبال بازي كنند! خدا را شكر متوليان فوتبال رو به پسرفت ايران كه حالا خبر كاهش سهميه‌هايش در آسيا هم دهان به دهان مي‌چرخد، آنقدر دل و جرات دارند كه راه به راه خودشان را با «از ما بهتران» قياس مي‌كنند، بدون آنكه حداقل براي يك بار، به ملت بگويند كجاي كار ما شبيه اروپايي‌هاست كه فوتبال‌مان باشد!

3)‌ «اينجا ايران است» آقاي دايي؛ به همين زودي فراموش كردي؟! شما شايد چون آقاي گل دنيا هستي و اصولا كارت آنقدر درست هست كه به خاطر كسب سه تساوي، يك باخت و فقط يك برد با تيم ملي، يك ميليارد تومان از فدراسيون طلبكار شده‌اي، اين حق را داشته باشي كه به راحتي همه چيز را از ياد ببري، ما اما «عوام» هستيم و حالا حالا‌ها فراموش نخواهيم كرد كه ديالوگ طلايي «اينجا ايران است» را شما وارد ادبيات اين فوتبال كردي! هنوز به ياد داريم چگونه وقتي گاه و بيگاه اردوي تيم‌ملي را تعطيل مي‌كردي و به مسافرت‌هاي شخصي‌ات مي‌رسيدي و در اين زمينه مورد بازخواست قرار مي‌گرفتي، «ايران» بودن سرزمين ما را به رخ‌مان مي‌كشيدي و با زبان بي‌زباني دستور مي‌دادي سطح توقعاتمان را پايين بياوريم. همچنان در خاطرمان مانده چطور انواع و اقسام بي‌نظمي‌ها و بدعت‌ها در تيم‌ملي را با استناد به «ايران» بودن اين مملكت توجيه مي‌كردي و با همان لحن آمرانه خاص خودت كنكاش در مورد تمام آن ناهنجاري‌ها را ممنوع مي‌دانستي... اينجا كماكان همان «ايران» است آقاي شهريار و در آن ايراني كه شما بهترين بازيكن مملكت را به خاطر خصومت شخصي‌ات دعوت نكردي تا تيم ملي اوت شود، كسي نمي‌تواند مثل بارسلونا بازي كند!

4) شايد اتوريته و اقتدار علي دايي اجازه نداده وقتي او نسخه بارسلونايي بازي كردن را براي شاگردانش تجويز مي‌كرده، كسي به او يادآوري كند كه لياقت تيمي شبيه بارسا، مربي بزرگي مثل گوارديولاست! تيمي كه مي‌خواهد بارسلونايي بازي كند، لابد بايد مردي را بالاي سرش ببيند كه مي‌تواند در يك فصل، شش جام بگيرد، مي‌تواند يك مدافع سكونشين در يك تيم انگليسي را استخدام كند و او را تا سر حد كسب عنوان بهترين مدافع مياني جهان بالا ببرد، مي‌تواند دو استعداد جوان را در تيم‌هاي پايه بيابد و با تزريق آنان به تيم اصلي، هر دو نفرشان را به اندازه سوپراستارهاي شهير بين‌المللي مطرح كند. مي‌تواند... راستي شما هم مي‌تواني آقاي دايي؟ آيا وقت آن نرسيده است كه بالاخره كمي هم توانايي‌هايت را نشان بدهي؟!

5) بارسلونا هم موهبت ديگري است كه فعلا در اختيار آن طرف آبي‌ها قرار دارد. بارسلون شدن كار آساني نيست كه بشود با «دستور» انجامش داد. براي باشگاهي كه هنوز هيات مديره و مديرعاملش را هم نمي‌شناسد، صحبت كردن در مورد يكي از غول‌هاي ورزشي جهان كه همين حالا تيم واليبالش هم در آستانه قهرماني اروپا قرار دارد، چيزي شبيه «جوك» است؛ گرچه ما مدت‌هاست ياد گرفته‌ايم به جوك‌هاي اين فوتبال، نخنديم!

-------

منبع: روزنامه گل