167: کارتال در اتاق دنیزلی سکنی گزید!

حضور 48 ساعته یک تلویزیون ترکیه‌ای در ایران به پخش مستندی جالب از زندگی و کار اسماعیل کارتال انجامیده است.

تهران، شهری با بیشتر از 15 میلیون جمعیت و پرسپولیس، تیمی با چهار میلیون نفر هوادار. این توصیف سردار دورسون از موقعیت جدید زندگی و باشگاه اوست. تیمی که برای قهرمانی می‌جنگد و طرفدارانش در فضای مجازی فعالیت گسترده‌ای دارند و البته شهری که کافه‌ها و غذاهای خوشمزه‌ای دارند و خیابان‌هایش مانند استانبول لبریز از خودرو و درگیر ترافیک دائمی است.

اسماعیل کارتال با خودروی تشریفاتی باشگاه پرسپولیس به سمت ورزشگاه آزادی می‌رود. افشین پیروانی و دستیارانش همراه او هستند. کارتال به صفحه موبایلش نگاه می‌کند بعد از اینکه بالاخره اینترنت گوشی متصل می‌شود، با فرزندش تماس می‌گیرد: درس‌هایت چطور پیش می‌رود امره؟ اینجا افشین (پیروانی) پیش من است، دوست دارد تو را از نزدیک ببیند. (پیروانی برای دربی امره کارتال را به ایران دعوت می‌کند)

این شروع یک مستند کوتاه از 48 ساعت زندگی و کار اسماعیل کارتال در ایران است که با پلانی از ورود سرمربی پرسپولیس به ورزشگاه آزادی آغاز می‌شود، جایی که بلافاصله به سمت اتاق کارش می‌رود و سرچان دستیارش را فرا می‌خواند تا برنامه تمرینی را مرور کنند. سپس کریم باقری وارد اتاق می‌شود: کریم امروز هم برای شوت‌زنی آماده‌ای؟ کریم باقری: همیشه حاضرم هوجا!

این لحظاتی پیش از شروع آخرین تمرین پرسپولیس برای دیدار با النصر است. زمانی که خبرنگاران در جایگاه خود مستقر بودند اما نمایندگان یک تلویزیون ترکیه تا اتاق اسماعیل کارتال پیش رفته بودند تا این جزئیات جالب را به نمایش بگذارند. حالا بر اساس این مستند تلویزیونی، مشخص شده که کارتال برای تمرین با النصر چه تاکتیکی را در پیش داشته است: تقویت دفاع!

او در حالی که برگه‌های تمرینی را در دست دارد، به افشین پیروانی توضیح می‌دهد: «دیروز برنامه تمرین را نوشتیم، امروز تلاش خواهیم کرد. کار امروزمان تمرین دفاع است، اینکه چگونه جای‌گیری کنیم، وقتی خودمان کرنر می‌زنیم و وقتی حریف کرنر می‌زند. کار من اینه!»

جالب اینکه کارتال برای شروع گفت‌وگو به جای مرحبا از «سلام و سلام علیکم» استفاده می‌کند که معمولا در بین قشر مذهبی ترک‌ها رواج دارد. او وارد زمین ورزشگاه آزادی می‌شود تا هدایت تمرین را برعهده بگیرد و در همین لحظات گفت‌وگویی را هم انجام می‌دهد که در ادامه می‌خوانید:

* بعد از فنرباغچه چیزی که از دلم می‌گذشت و به آن علاقه داشتم کار کردن در اروپا بود. اما از ایران یک پیشنهادی آمد، از اوایل فصل خیلی من را می‌خواستند. بررسی کردم. پرسپولیس پرطرفدارترین تیم ایران است. خیلی جامعه هواداری قدرتمندی دارند، همیشه هدفشان قهرمانی است.

* با پرسپولیس توافق کردم. با اعضای کادرفنی هم صحبت کردم. 22 روز است که در ایران هستیم تلاش می‌کنیم دانسته و تجارب خود را به این باشگاه انتقال بدهیم. تلاش می‌کنیم فرهنگ بازی مورد علاقه خودمان را جا بیندازیم.

* اینجا طرفداران پرسپولیس خیلی زیاد هستند. در ترکیه هم من در فنرباغچه بودم که طرفداران زیادی داشت و آنها از ما حمایت می‌کردند. امیدوارم اینجا زیاد تلاش می‌کنیم و می‌توانیم پرسپولیس را به عنوان قهرمانی برسانیم. همانطور که در ترکیه سعی کردیم نظر هواداران را جلب کنیم، اینجا هم همچین تلاشی را خواهیم داشت.

* هرجا که می‌رویم حمایت خوبی از ما دارند و احترام زیادی می‌گذارند. ما هم تلاش می‌کنیم آنطور که شایسته و سزاوار آن هستند، کار ارائه بدهیم. شب و روز در حال تلاش هستیم. امیدوارم این فصل بتوانیم قهرمان شویم اما هدف اصلی ما فصل آینده است. چون برای فصل آینده فرصت بیشتری خواهیم داشت.

* الان از وقتی آمدیم هر چهار روز یک بار بازی می‌کنیم و فرصت زیادی برای تمرین نداشتیم. می‌خواهم در فوتبال ایران از دانش و تجربه و... استفاده کنم و اثری از خودم به جا بگذارم.

* ورزشگاه خانگی ما 100 هزار نفری است. در بازی‌های دربی 110 هزار تماشاگر می‌آید و در سایر بازی‌ها 60-70 هزار تماشاگر می‌آید. در بازی با فولاد در استادیوم 45 هزار نفری، 60 هزار تماشاگر حضور داشت. اینجا علاقه زیادی به فوتبال بود. در بازی النصر هم 70-80 هزار تماشاگر خواهد آمد (مصاحبه برای قبل بازی النصر است). ما هم تلاش می‌کنیم چیزی در حد لیاقت این دسته تماشاگران بزرگ داشته باشیم.

* تهران خیلی بزرگ است و مثل استانبول ترافیک دارد. اما ما در یک هتل زیبا زندگی می‌کنیم که باشگاه برایمان آماده کرده. من قبل از اینکه به ایران باییم با مصطفی دنیزلی صحبت کردم. او اطلاعات خیلی خوبی به من داد. از او دوباره تشکر می‌کنم. دنیزلی هم در این باشگاه بود و در این هتل اقامت داشت، من هم دقیقا در همان اتاقی هستم که او بود، اتاق شماره 167. او خیلی تاثیر زیادی در قبول این پیشنهاد داشت و همین‌جا از او تشکر می‌کنم و به او سلام می‌کنم.

* سردار دورسون در آلانیا اسپور وضعیت خوبی نداشت و ما هم نیاز به چنین مهاجمی داشتیم. او را می‌شناسم و در فنرباغچه کار کردیم و دو دوره عملکرد خوبی در فنرباغچه داشتیم و کارهای زیادی انجام دادیم. من گفتم این بازیکن را می‌خواهم و دم باشگاه هم گرم، روی من را زمین ننداختند (او را سریعا جذب کردند). او هم به محض رسیدن توانست یک گل مهم بزند و به قلب هواداران برود. من باور دارم که کارهای بیشتری هم می‌توانیم اینجا انجام دهیم.

سپس تمرین تیم پرسپولیس با همراهی دستیاران کارتال آغاز می‌شود و بازیکنان روی زمین چمن قدم می‌گذارند. فرشاد احمدزاده یک حرکت تکنیکی مقابل دوربین انجام می‌دهد و خدابنده‌لو هم شوخی جالبی می‌کند. سپس نکته جالب این است که کارتال سروش رفیعی را به عنوان رهبر تیمش به گوشه‌ای کشیده و تمرین را برایش توضیح می‌دهد: «باید جمع‌تر و فشرده‌تر بازی کنیم نباید خیلی باز شویم. امروز تمرین سبک خواهیم داشت تا آماده شویم چون بازی قبلی 120 دقیقه بازی کردیم. من هم بر اساس آن پلن ریختم و عصر هم برنامه‌ریزی می‌کنیم.»

در ادامه اتوبوس پرسپولیس در لحظه ورود به استادیوم آزادی دیده می‌شود، جایی که طرفداران پرسپولیس جلوی اتوبوس را گرفته و با بازیکنان دیدار می‌کنند، این نمایش پرطرفدار بودن پرسپولیس، بخش عمده قسمت پایانی این مستند را تشکیل می‌دهد، در آخر کارتال به طرفدارانش در ترکیه پیام می‌دهد و از آنها می‌خواهد تا او را حمایت کنند و برایش انرژی بفرستند.

اما از تمام گفته‌های او مشخص است که کارتال برای فصل آینده برنامه‌های ویژه در پرسپولیس دارد و احتمالا نقل و انتقالات جذابی هم پیش روی قرمزها خواهد بود، جایی که شاید چند ستاره دیگر نظیر سردار دورسون به ایران بیایند.