نویسنده : ارتش سرخ
-
نظرات : 0 اظهار نظر
-
8 سال پیش
«مرد» سال تویی
ارتش سرخ دات کام :

نظرسنجی «مرد سال فوتبال ایران» هم به پایان رسید. گزینه های انتخابی همگی نام آشنا و شایسته بودند اما این بار در میانشان تلألوی حضور یک غریبه چشم ها را متوجه می کرد و آن ستاره ی شماره هفتاد پرسپولیس بود. آقای گل نجیب و صبوری که همین امروز با قرارداد ۵۵۰ میلیونی در زمره ارزانترین مهاجمان لیگ به شمار می رود، اما شور و شعور و معرفتش او را در شمار گرانمایه ترین ها جای می دهد. سرگذشت علیپور را دیگر همه می دانند؛ از سنگ آهن بافق تا آقای گل لیگ و گرمکن تیم ملی. آنچه پیشتر برای طارمی از پادگان ندسای بوشهر پیش آمده بود. برای محمد انصاری از تست سر تمرینات تیمهای مختلف و برای کمال و صادق و محسن ها به انحای دیگر تا بعدها تاریخ نویسان لیگ بنویسند که تیم رویایی برانکو از کم نام و نشان هایی شکل گرفت که مانند هفت سلحشور «کوروساوا» از ناکجاآباد گرد هم آمدند و با معجزه ی مرد کروات جام ها را یک به یک فتح کردند.
علیپور هم یکی از آنها بود که نشان داد کباب پخته نگردد مگر به گردیدن. او که از جوانی رخت سرخ را بر تن کرد ضعف هایش را با تلاش و تقلا پوشش داد. هرگز ناامید نشد حتی در این فصل که رقیبی همچون «گادوین منشا» به تیمش وارد شد. زمزمه ها بلند بود که با حضور منشا و طارمی جایی برای جوان قائمشهری نخواهد بود اما علیپور پا پس نکشید، دوید و جنگید و در میان شگفتی از میوه ی صبرش نیز چشید. هرچند که نباید از درایت پرفسور هم غافل شد که یک سال به پای فقر گل مهاجمش ماند و صبورانه تحمل کرد تا آن نهال لرزان به این سرو تناور مبدل شد. مهاجمی که یک نیم فصل کامل پارسال را، در حسرت گل سپری کرده بود امروز با زدن ۲۲ گل در یک فصل به رکورد جاودانه «فرشاد پیوس» حمله ور شده است، تا نشان بدهد «خیریت» واقعی خود اوست. اما آنچه جوان رعنای قراخیلی را اینهمه خواستنی می کند گل های با پای چپ و راست و سر او نیست، بلکه قلب اوست و اخلاق و متانتش. همان که متمایزش می کند از "دیگران"ی که پیش از او بودند. آنها که با بلندطبعی و بخشیدن ماشین به این و آن داشتند مطمئنمان می کردند که راه را درست می روند اما از نیمه راه به بیراهه پیچیدند و سر از "ریزه" زارها درآوردند تا معلوممان شود خوردن نان گندم شکم پولادین میخواهد و کار هرکس نیست.
داستان علیپور اما متفاوت بود. این یکی سرگذشت ها را خوانده و از تاریخ عبرت گرفته است. لابد شنیده که راز مانایی و ماندگاری جهان پهلوان تختی در مرغوبیت مدالهایش نیست که «عبدالله موحد» شش طلای جهانی و المپیک را پیاپی درو کرده است اما به نام آوری تختی نشده است. این یکی می خواهد پهلوان باشد نه قهرمان. می خواهد هوش و حواسمان را بجای پای چپ هنرمندش با قلب پر وسعتش برباید و چه کامیاب هم بوده است. حالا در کوچه و خیابان کم کم پسرکانی را می بینی که پشت لباسشان را به جای ۹ معروف پرسپولیس با ۷۰ ناآشنا مزین شده است تا بفهمانند که «گوهر خود را مزن بر سنگ هر ناقابلی، صبر کن پیدا شود گوهرشناس قابلی!» برای علیپور هیچ امیر قطری ماشین گرانبها به گمرک نمی فرستد اما کودکان سرزمینش سخاوتمندانه تمام قلب و احساسشان را به پای او می ریزند. آینده نشانمان خواهد داد کدامیک راه را درست رفتند. آن یکی که با اولین موج انتقادات از کوره در رفت و هیس نشانمان داد یا این یکی که پس از جدل با رامین تا ماهها هجمه هواداران را تحمل کرد و دم نزد.
باید دست معلمش را بوسید که از "فضیلت سکوت" با او سخن گفته و یادش داده "آنان که بصد زبان سخن میگفتند آیا چه شنیدند که خاموش شدند؟" لابد هر روز به گوش او خوانده تحمل کن. آسیا باش درشت بستان نرم باز ده. روزی تمام می شود این نامرادی ها که سرانجام شد. حالا علیپور آن بالا ایستاده؛ استوار اما فروتن و متواضع. لابد معلمش هشدارش داده که "گر به دولت برسی مست نگردی مردی" قائمشهری ریکای ما مست نشد که عاقل تر شد. در روز گلزنی ها به جای لاف و رجزخوانی و هل من مبارز طلبیدن، از «علی عبده» و «دهداری» و «بهزادی» می نویسد و بیشتر دلمان را می برد. تو چه خوب پسری بودی و چه خوشبخت ما که تا قرن دیگر داریم تو را. بیشتر از آنکه گلهایت شیفته مان کند، این منش و اخلاقت است که مبهوت و مفتونمان کرده است.
کاش این تیم چند سال قهرمان نشود اما پر شود از همچون تویی که «مکتب شاهین» را برایمان زنده کنند. مکتبی که اخلاق را بر همه چیز مقدم می دانست. مکتبی که تعصب را در پرخاش به داور و مربی و هوادار و هم تیمی نمی داند، بلکه در این می داند که از زمین بیرون می آیی حتی نای مصاحبه نداشته باشی که همه ی گفتنی ها را در زمین گفته ای. مژده می دهم که می توانی پرچم دار مکتب شاهین باشی بشرطی که راهت جدا نشود. بشرطی که همیشه همین باشی که دوشنبه بودی. وقتی گلت را زدی اما بجای دلبری برای سکوها و لایک ها، به یاد دلشکسته ای روی نیمکت تیمت بودی. به یاد یک تبعیدی خودخواسته که دلش از بی مهری های من و ما چنان گرفته که به مربی گفته مرا در ترکیب نگذار. به یاد مرد غصه داری که حضور در ترکیب ثابت پرسپولیس را به دیگری تعارف زده تا زیر بار انتقادات کمرش تا نشود. دوشنبه با دلجویی از «محسن ربیع خواه» مهمترین گل فصلت را زدی. روزی این گلها و رکوردها و اسمها فراموش می شود اما سنت جوانمردی هرگز. تو با مرامت آن لحظه و آن گل را جاودانه کردی. بگذار نود و سازمان لیگ هر اسمی را بخوانند اما برای ما «مرد» امسال تو بودی.
علیپور هم یکی از آنها بود که نشان داد کباب پخته نگردد مگر به گردیدن. او که از جوانی رخت سرخ را بر تن کرد ضعف هایش را با تلاش و تقلا پوشش داد. هرگز ناامید نشد حتی در این فصل که رقیبی همچون «گادوین منشا» به تیمش وارد شد. زمزمه ها بلند بود که با حضور منشا و طارمی جایی برای جوان قائمشهری نخواهد بود اما علیپور پا پس نکشید، دوید و جنگید و در میان شگفتی از میوه ی صبرش نیز چشید. هرچند که نباید از درایت پرفسور هم غافل شد که یک سال به پای فقر گل مهاجمش ماند و صبورانه تحمل کرد تا آن نهال لرزان به این سرو تناور مبدل شد. مهاجمی که یک نیم فصل کامل پارسال را، در حسرت گل سپری کرده بود امروز با زدن ۲۲ گل در یک فصل به رکورد جاودانه «فرشاد پیوس» حمله ور شده است، تا نشان بدهد «خیریت» واقعی خود اوست. اما آنچه جوان رعنای قراخیلی را اینهمه خواستنی می کند گل های با پای چپ و راست و سر او نیست، بلکه قلب اوست و اخلاق و متانتش. همان که متمایزش می کند از "دیگران"ی که پیش از او بودند. آنها که با بلندطبعی و بخشیدن ماشین به این و آن داشتند مطمئنمان می کردند که راه را درست می روند اما از نیمه راه به بیراهه پیچیدند و سر از "ریزه" زارها درآوردند تا معلوممان شود خوردن نان گندم شکم پولادین میخواهد و کار هرکس نیست.
داستان علیپور اما متفاوت بود. این یکی سرگذشت ها را خوانده و از تاریخ عبرت گرفته است. لابد شنیده که راز مانایی و ماندگاری جهان پهلوان تختی در مرغوبیت مدالهایش نیست که «عبدالله موحد» شش طلای جهانی و المپیک را پیاپی درو کرده است اما به نام آوری تختی نشده است. این یکی می خواهد پهلوان باشد نه قهرمان. می خواهد هوش و حواسمان را بجای پای چپ هنرمندش با قلب پر وسعتش برباید و چه کامیاب هم بوده است. حالا در کوچه و خیابان کم کم پسرکانی را می بینی که پشت لباسشان را به جای ۹ معروف پرسپولیس با ۷۰ ناآشنا مزین شده است تا بفهمانند که «گوهر خود را مزن بر سنگ هر ناقابلی، صبر کن پیدا شود گوهرشناس قابلی!» برای علیپور هیچ امیر قطری ماشین گرانبها به گمرک نمی فرستد اما کودکان سرزمینش سخاوتمندانه تمام قلب و احساسشان را به پای او می ریزند. آینده نشانمان خواهد داد کدامیک راه را درست رفتند. آن یکی که با اولین موج انتقادات از کوره در رفت و هیس نشانمان داد یا این یکی که پس از جدل با رامین تا ماهها هجمه هواداران را تحمل کرد و دم نزد.
باید دست معلمش را بوسید که از "فضیلت سکوت" با او سخن گفته و یادش داده "آنان که بصد زبان سخن میگفتند آیا چه شنیدند که خاموش شدند؟" لابد هر روز به گوش او خوانده تحمل کن. آسیا باش درشت بستان نرم باز ده. روزی تمام می شود این نامرادی ها که سرانجام شد. حالا علیپور آن بالا ایستاده؛ استوار اما فروتن و متواضع. لابد معلمش هشدارش داده که "گر به دولت برسی مست نگردی مردی" قائمشهری ریکای ما مست نشد که عاقل تر شد. در روز گلزنی ها به جای لاف و رجزخوانی و هل من مبارز طلبیدن، از «علی عبده» و «دهداری» و «بهزادی» می نویسد و بیشتر دلمان را می برد. تو چه خوب پسری بودی و چه خوشبخت ما که تا قرن دیگر داریم تو را. بیشتر از آنکه گلهایت شیفته مان کند، این منش و اخلاقت است که مبهوت و مفتونمان کرده است.
کاش این تیم چند سال قهرمان نشود اما پر شود از همچون تویی که «مکتب شاهین» را برایمان زنده کنند. مکتبی که اخلاق را بر همه چیز مقدم می دانست. مکتبی که تعصب را در پرخاش به داور و مربی و هوادار و هم تیمی نمی داند، بلکه در این می داند که از زمین بیرون می آیی حتی نای مصاحبه نداشته باشی که همه ی گفتنی ها را در زمین گفته ای. مژده می دهم که می توانی پرچم دار مکتب شاهین باشی بشرطی که راهت جدا نشود. بشرطی که همیشه همین باشی که دوشنبه بودی. وقتی گلت را زدی اما بجای دلبری برای سکوها و لایک ها، به یاد دلشکسته ای روی نیمکت تیمت بودی. به یاد یک تبعیدی خودخواسته که دلش از بی مهری های من و ما چنان گرفته که به مربی گفته مرا در ترکیب نگذار. به یاد مرد غصه داری که حضور در ترکیب ثابت پرسپولیس را به دیگری تعارف زده تا زیر بار انتقادات کمرش تا نشود. دوشنبه با دلجویی از «محسن ربیع خواه» مهمترین گل فصلت را زدی. روزی این گلها و رکوردها و اسمها فراموش می شود اما سنت جوانمردی هرگز. تو با مرامت آن لحظه و آن گل را جاودانه کردی. بگذار نود و سازمان لیگ هر اسمی را بخوانند اما برای ما «مرد» امسال تو بودی.
لینک کوتاه : https://arteshesorkh.com/p/100083
نظرت رو بنویس
از حروف انگلیسی استفاده نکن
در حال حاضر فقط کاربرانی که در سایت ثبت نام کرده باشند میتوانند نظر ثبت کنند.
جهت ثبت نام میتوانید اینجا کلیک نمایید.
جهت ثبت نام میتوانید اینجا کلیک نمایید.
اولین نفری باشید که نظرش را ثبت می کند.
بازی های پرسپولیس


1-0
سپاهان
پرسپولیس
دوشنبه, 3 شهریور
ساعت 19:30
ورزشگاه : نقش جهان
داور : پیام حیدری


-
پرسپولیس
فولاد
شنبه, 22 شهریور
ساعت 19:00
ورزشگاه : شهرقدس
داور : کوپال ناظمی
نظرسنجی
به نظر شما پرسپولیس برابر فولاد به چه نتیجهای دست پیدا خواهد کرد؟
برنامه بازی ها
هفته 3 لیگ برتر
جمعه, 21 شهریور
تراکتور | 4 - 1 | آلومینیوم | 18:00 | |
خیبر خرمآباد | 1 - 1 | فجرسپاسی | 19:00 | |
گل گهر | 1 - 1 | سپاهان | 20:00 | |
استقلال خوزستان | 1 - 0 | استقلال | 20:00 |
شنبه, 22 شهریور
شمس آذر | - | پیکان | 18:00 | |
چادرملو | - | ملوان | 18:00 | |
ذوب آهن | - | مس رفسنجان | 18:00 | |
پرسپولیس | - | فولاد | 19:00 |
جدول مسابقات
رده | نام تیم | بازی | تفاضل | امتیاز |
---|---|---|---|---|
1 | خیبر خرمآباد | 3 | 2 | 7 |
2 | فجرسپاسی | 3 | 1 | 5 |
3 | استقلال خوزستان | 3 | 1 | 5 |
4 | تراکتور | 3 | 2 | 4 |
5 | چادرملو | 2 | 1 | 4 |
6 | پرسپولیس | 2 | 1 | 4 |
7 | پیکان | 2 | 1 | 4 |
8 | ملوان | 2 | 1 | 4 |
9 | استقلال | 3 | 0 | 4 |
10 | گل گهر | 3 | 0 | 4 |
11 | سپاهان | 3 | -1 | 2 |
12 | ذوب آهن | 2 | -1 | 1 |
13 | مس رفسنجان | 2 | -1 | 1 |
14 | فولاد | 2 | -2 | 0 |
15 | آلومینیوم | 3 | -5 | 0 |
16 | شمس آذر | 2 | 0 | -1 |