برای محمود فکری و پاکت اول که باز شد

اسميت كه به تازگي مديرعامل يك شركت بزرگ شده بود، در مراسم معارفه، از مديرعامل قبلي شرکت سه پاكت دربسته دریافت کرد كه روي آن ها به ترتيب، عدد يک، دو و سه نوشته شده بود. مديرعامل پيشين به اسميت گفت: «هر وقت با مشكلي مواجه شدي، يكي از اين پاكت ها را باز كن».

چند ماه اول، همه چيز خوب پيش رفت تا اين كه ميزان فروش شركت، افت کرد. اسميت بدجور به درد سر افتاده بود! در نااميدي كامل، به ياد پاكت هاي دربسته افتاد. سراغ گاوصندوق رفت و نامه شماره يک را باز كرد. كاغذي در پاكت بود كه روي آن نوشته شده بود: «همه تقصيرها را به گردن مديرعامل قبلي بيانداز!». او فورا يك نشست خبري، با حضور سهامداران تشکيل داد و همه مشكلات شركت را ناشي از سوء مديريت قبل دانست. اين نشست رسانه اي، بازتاب مثبتي پيدا کرد و باعث شد ميزان فروش شرکت دوباره افزايش يابد.

يك سال بعد، شركت دوباره با مشكل مواجه شد. اسميت سراغ پاكت دوم رفت. پيغام اين بود: «تغيير ساختار بده!». او بلادرنگ شروع به حذف چند معاونت و زیرمجموعه هایش و تشکيل چند معاونت دیگر و زیربخش هایش داد! چند واحد را از يک حوزه جدا و آن ها را عینا به حوزه ديگري سپرد! بدينسان نشان داد همه چيز تحت کنترل اش است!

دوباره مشكلات فروكش كرد و جريان امور به روال قبل برگشت. بعد از چند ماه شركت دوباره با مشكل روبرو شد. اسميت پاكت سوم را باز كرد. پيغام اين بود: « فوري سه پاكت نامه با شماره هاي يک، دو و سه آماده كن».(یعنی وقت رفتن خودت است)

حکایت فکری و انداختن مشکلات تیمش گردن پرسپولیس و کری های مضحک کودکانه ، همان حکایت باز شدن پاکت اول بود.

فکری در استقلال هیچی نمی شود. خوب هم می داند بعد از رفتن از استقلال حتی جایگاه قبلی اش در تیم های دیگر را هم نخواهد داشت. نمونه اش دو نفر کنار دستش روی نیمکت استقلال. مرفاوی و مظلومی. یا علیمنصور. پس فعلا برنامه فوتبال برتر را باید بچسبد. نیمکت که شلوغ است اما شاید بعدها توانست سخنگوی استقلال شود.