فوتبال زوركي

فوتبال زوركي

سالها است كه در مقوله فوتبال با ابزار زور وارد مي شويم و مي خواهيم كه اين ابزار تفريحي و اجتمائي را با راه كارهاي ميليتاريستي و نظامي گرمي سر و سامان دهيم خوب بخاطر داريم كه در سالهاي اول انقلاب با ارائه طر ح 27 ساله ها سعي بر اين داشتيم كه به نوعي جوان گرائي را در فوتبال ملي اجباري كنيم و سلاحي كه براي جوان گرائي استفاده كرديم منجر به از دست دادن مهره هائي خوب چون حجازي و پروين و قاسمپور ... از تيم ملي سالهاي اول انقلاب و كسب نتايج ضعيف در مسابقات مهمي چون بازيهاي آسيائي سال 1982 دهلي شد .

بعد از آن بارها از اين ابزار استفاده كرديم و بخاطر داريم كه چگونه سعي داشتيم كه به زور بخواهيم كه فوتبالبيستهاي ما صاحب اخلاق شوند ( منشور اخلاقي ) و يا اين كه بخواهيم به زور فوتبال را در تمامي شهرها گسترش دهيم ( فروش صبا و پاس ) و حالا هم سعي داريم كه با زور سطح توقع فوتبال دوستان را پايين بياوريم و ادعاهائي چون صعود به دور دوم مسابقات جام جهاني را با حضور مرداني چون قطبي و ... پايين آوريم اين روزها در مقوله كميته هاي فوتبال هم سعي داريم كه تز فوتبال زوري را ادامه دهيم در حاليكه همگان بر ضعف رياست كميته داوري فدراسيون فوتبال اصرار دارند و سفرهاي اين جناب ماركوپولو ببخشيد مسعود عنايت را عاملي براي ضعف اين ابزار مهم انجام بازي فوتبال مي دانند .

اما شاهديم كه كماكان باز اصرار دارند چون اصرار حضور قطبي بر مسند تيم ملي ,فوتبال ما را مجبور كنند كه رياست عنايت را به زور بپذيرند و براي اثبات اين ادعا از زبان ايشان مي شنويم كه اگر كولينا هم بر رياست كميته داوري نشيند از عنايت بهتر نمي تواند داوري فوتبال را اداره كند.

 قضيه فوتبال زوري حتي به كميته انضباطي فدراسيون فوتبال هم كشيده شده است و شاهديم كه برخي از احكام دقيقا با سيستم قضائي و اجباري صادر مي شود و نمي تواند براي مقوله فوتبال موثر باشد كه نمونه آن حكمي است كه در مورد احمد عابد زاده صادر شد.

 احمد عابد زاده با باشگاه پرسپوليس قرارداد داشت و در پي تغيير كادر فني عذر او خواسته شد.

 اخراج نامحترمانه عابد زاده وقتي با عدم تسويه حساب هم مواجه شد كار را به جائي رساند كه احمد عابد زاده بنا بر شرايط روحي كه همواره از او سراغ داريم با اعمال زور طلب خود را بخواهد.

 باشگاه پرسپوليس و عابد زاده هر روز ادعاهاي تازه اي مطرح كردند حبيب كاشاني اعلام كرد كه او را براي تيمهاي پايه مي خواهد و عابد زاده گفته بود به تيمهاي پايه نمي رود و سر انجام راي كميته انضباطي فدراسيون فوتبال صادر شد.

 راي صادره از سوي كميته انضباطي اين بود كه از عابد زاده به هر صورت و حتي به صورت تحميلي بايد در پرسپوليس استفاده شود و چنين بود كه عابد زاده به باشگاه بازگشت و در كمال تعجب نخست به او اجازه ندادند كه به سر پست قبلي خود برگردد و از او برنامه خواستند و وقتي هم كه عابد زاده برنامه خود را داد به ايشان اعلام كردند كه برنامه اش قابل اجرا نيست و پست آناليزوري را به او دادند.

 سخن اول اينجا است كه اصولا پست آناليزوري در فوتبال نيازمند شرايط خاصي دارد و اصولا مردان حاضر در اين پست بايد با مقوله هائي چون آمار و رياضيات و هندسه و منطق و تحليل و قدرت آناليز مسائل ارتباط داشته باشند و معمولا مرداني با سطح تحصيلات بالا براي اين كار انتخاب مي شوند كه بتوانند هم داده ها را پيدا كنند و هم به وسيله نرم افزارهاي خاص آن را پردازش كنند ، اما تا آنجا كه مي دانيم عابد زاده فاقد اين قابليتها بوده و او اصولا يك مربي بدن ساز و يا به بياني مربي دروازه بانها است ، پس چگونه اين شخص به يك باره آناليزور مي شود!؟

 از سوي ديگر آناليز عابد زاده را چه كساني بايد مي پذيرفتند وقتي بين سر مربي ( دائي ) و عبدي ( كمك مربي ) و آناليزور( عابد زاده ) حداقل تعامل كه رفتار محترمانه و دوستانه است وجود ندارد!

 آِيا مي توانستيم انتظار داشته باشيم جلسه فني بين اين سه بر گزار شود! و چنين شد كه فوتبال زوركي كه بر اساس حكم زوركي بود باز هم شكست خورد و عابد زاده اعلام كرد كه نه پولش را مي خواهد و نه جانش را در اين راه مي دهد .

 حال در اين ميان يك سوال مطرح است براستي چه زماني مي خواهيم متوجه شويم كه فاكتور زور هيچگاه و در هيچ مسئله اجتماعي نظير فوتبال نمي تواند تاثير گذاري مثبت داشته باشد ؟