قصه آقا کلاغه ...

تلویزیون همان جائی است که به نام دانشگاه فرهنگ سازی از آن یاد شده است. این تلویزیون قرار بوده که بعنوان پر بیننده ترین مخاطب کاررائی داشته باشد اما تا نشان دهد دغدغه فرهنگی ندارد که دغدغه های آن شده تعداد پیام کوتاه و دعواهای زرگری زیرا در حوزه کتاب عادل ترجمه می کند اما گویا کتابهائی را ترجمه می کند را هم نمی خواند!! که البته این نوع ترجمه بسیار است چون پر فروش ترین کتاب پاییز امسال که ترجمه خانم ترانه علیدوستی است مردان و زنان شهیر در روزگار بی توجهی به خرید کتاب می توانند کتاب بفروشند خواه کار آنها باشد و یا تنها نامشان پشت جلد قرار گیرد.

در این برنامه هیچگاه جامعه شناسی مدیرعامل باشگاه تراکتورسازی سعی دارد در بیانه به مردم ایران بگوید که بعلت برخی توهین های قومیتی است که این وقایع یعنی بر افراشتن پرچم آذربایجان و خواندن خلیج همیشه فارس با نام مجهول خلیج عربی صورت می گیرد. او سعی دارد و گذری به تاریخ می زند. از ستارخان و باقرخان تا شهید باکری سخن می راند و این دقیقا همان حرفهائی که همه می دانند و می پرسند بر فرض این که به قومیتی بنا بر ضعف مدیریت فرهنگی جامعه که در راس آن صدا و سیما و روزنامه ها و سینما از انجام حرکتی اصولی خودداری کرد؟ کانون طرفداران تراکتورسازی کجا هستند وقتی چنین رفتارهائی در ورزشگاه صورت می گیرد؟ مدیریت باشگاه تراکتور سازی چون بقیه باشگاه ها مسئول بلیط فروشی از نیم فصل دوم است آیا با چند شعار آبکی می توان این مسئله را ختم به خیر کرد؟ عواملی که این شعارها را می دهند کجا هستند؟

اگر قرار باشد به صرف سو رفتار فرهنگی این رفتارها صورت بگیرد همه جای دنیا باید در سکوهای فوتبال پرچم کشورهای همسایه را به دست بگیرند و قهرمانان آنها را قهرمان خود بدانند! در قلب اروپا در کشور بلژیک ملتی با دو فرهنگ متفاوت وجود دارند. فلامان ها که به زبان هلندی صحبت می کنند از نظر مذهبی با فرانکوفون ها که فرانسوی زبان هستند فرق می کنند. آیا در بازیهای بلژیک پرچم های هلند و فرانسه به اهتزاز در می آید؟ چنین شوخی های زننده ای در بسیاری از کشورهای دنیا چون اسپانیا و ایتالیا و آلمان ها و فرانسوی ها وجود دارد و برخی ایالات و لهجه ها مورد استهزا بی فرهنگان قرار می گیرند. آیا آنجا هم نه فریاد خود مختاری که فریاد بیگانه پرستی وجود دارد که خود مختاری هم عفریته بد هیبتی است.

 فوتبال را دوست دارم. بخاطر جوانمردی زیبائی و وحدتی که در یک جامعه می گذارد. حتی وقتی جدائی طلبان کاتالان در بارسلونا و باسکی ها در بیلبائو در تیم ملی اسپانیا هستند با تمام وجود برای یک ملت می جنگند و باید بدانیم ایالت کاتالان یکی از بالاترین ایالت های اسپانیا از بعد تولید و فاکتورهای اقتصادی است .... امروز باید به این مسئله پرداخت و بحثهای دیگر ربطی به این مسئله ندارد همان گونه که کارتهای تقلبی سربازی مورد نقد بود. فرار امثال پولادی مورد نقد است. مدیریت فدراسیون تکواندو باید پاسخ گو فرار مهمان دوست و دیگر تکواندو کاران باشد. تراکتورسازی هم باید پاسخگو باشد و خود از حرمت تیمش و استانش و قومش دفاع کند. باشد که چنین باشد.