پایان کابوس یکساله به روایت همسر هادی نوروزی/ هانی: دست های بابا را حس کردم

بالا بردن جام قهرمانی با دست های فرزند کاپیتان فقید پرسپولیس اتفاق ویژه جشن جمعه شب سرخ ها و هواداران شان در ورزشگاه آزادی بود. کار ویژه ای که باعث شد همه، آن اتفاقات تلخ سال گذشته و راه ندادن هانی به جشن را فراموش کنند.

معصومه ابراهیم پور مادر هانی و همسر هادی نوروزی کاپیتان فقید سرخ ها در گفت و گویی اظهار داشت: «تا روز آخر جواب قطعی نگرفته بودیم که می توانیم هانی را ببریم یا نه. ما در مسافرت بودیم و این مساله برای هانی یک کابوس شده بود. سال قبل که آن اتفاق افتاد ما در منزل خانم حیدرزاده بودیم که هانی تا صبح گریه کرد و خیلی ها ناراحت شدند.

هانی اینستاگرام دارد و وقتی پیام هایش را چک می کرد می گفت مامان همه دوست دارند من بروم جشن و جام را بالا ببرم پس چه مشکلی وجود دارد و نمی دانست چه کسی نمی خواهد او برود و این فکرها اذیتش می کرد. ما ساعت 10 شب قبل از بازی سر مزار بودیم. اتفاقا دو تا اتوبوس هوادار از بهشهر آمده بودند و برای هانی جشن گرفتند که باعث شد او دوباره افسرده شود. من همان جا با یک دست لباس برای هانی و هانا سوار ماشینم شدم و با میثم بائو و همسرش تماس گرفتم که حال هانی خوب نیست و می خواهیم بیاییم پیش شما.

ساعت 12 شب بود که آقای میناوند و سیدجلال تماس گرفتند که هانی را بیاورید برای جشن. ما تا ساعت 11 جمعه شمال بودیم اما با کمک دوستان هادی به تهران آمدیم. آقای حسین قدوسی خیلی به ما کمک کردند و برای ما سنگ تمام گذاشتند که باید حتما از ایشان تشکر کنیم. سیدجلال حسینی و مهرداد میناوند هم خیلی کمک کردند. آقای گرشاسبی، آقای خبیری، فرشاد پیوس و خیلی های دیگر به ما لطف داشتند و واقعا کمک کردند تا این کابوس یکساله تمام شود.

اتفاقا آقای بائو تا لحظه آخر می گفت حق نداری بچه را ببری اما آقای میناوند، سیدجلال و فرشاد پیوس تماس گرفتند و گفتند حتما هانی را بیاورید. آنجا وقتی من به هانی گفتم بغضش ترکید و گریه کرد و می گفت چرا دوست ندارند من بروم. تا لحظه آخر که هانی برود داخل هم همه استرس داشتند. هم خود هانی هم آقای گرشاسبی، پیروانی و سیدجلال. خود من هم داشتم لایو می گرفتم و می دیدم که دستانش برای بالابردن آن جام سنگین کوچک است اما هانی گفت دست های بابا را احساس کرده که کمکش می کنند. البته سنگینی جام باعث شد خیلی زود آن را پایین بیاورد اما هیچ کاری را با او تمرین نکرده بودیم.

این بچه بعد از آن اتفاق خیلی از سنش بزرگتر شده و بعد از بردن جام پا به پای بازیکنان در جشن حضور داشت و عکس می گرفت. اصلا هانی این مدلی است که هر کاری را به او یاد ندهی و اجازه بدهی خودش انجام بدهد قشنگ تر انجام می دهد. می گفت مصاحبه کرده و گفته این جام را تقدیم می کند به روح هادی. شب جشن هواداران هم برایش سنگ تمام گذاشتند و تشویقش کردند که باید از همه آنها تشکر کنم. ما هر چه داریم از این هواداران داریم و واقعا دم شان گرم.

هانی تا 3 صبح بیدار بود و بعد از خستگی خوابش برد و دراز کشید. او واقعا قبل از جشن استرس داشت و ما هم واقعا می ترسیدیم اما آقای وزیر، آقای گرشاسبی و خیلی از دوستان بخصوص سیدجلال کمک کردند تا این اتفاق بیفتد و واقعا از همه ممنونم و می گویم دم همه شان گرم. بعد از فوت هادی یک وویسی از او منتشر شد که گفته بود یعنی می شود من جام را بالای سر ببرم که خدا را شکر این اتفاق به دست هانی افتاد و حتما روح هادی شاد شده. مهرداد میناوند می گفت در تمام لحظاتی که هانی کنارش بود احساس می کرد روح هادی همان جاست و حالا همه از این اتفاق خوشحالند و من باید از تک تک افرادی که باعث شدند این کابوس تمام شود تشکر کنم.»